fundus


معنی: قعر، ته رحم، عمق ویا انتهای هر عضو مجوفی
معانی دیگر: (کالبد شناسی) ته، بن، ته گاه، فوندوس، قاعده، کف

جمله های نمونه

1. I fundus of sadness, except for you who can see.
[ترجمه گوگل]من فوندوس غم، جز تو که می توانی ببینی
[ترجمه ترگمان]من غم و اندوه رو از دست دادم، به جز تو که میتونی ببینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In the fundus and corpus of the stomach an increase in superficial vascular pattern was visible.
[ترجمه گوگل]در فوندوس و جسم معده افزایش الگوی عروقی سطحی قابل مشاهده بود
[ترجمه ترگمان]در the و پیکره شکم، افزایش در الگوی آوندی سطحی مشهود بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Fundus examination revealed enlarged, isolated vessels from the inferotemporal veins, draining the macular area in both cases.
[ترجمه گوگل]معاینه فوندوس عروق بزرگ و جدا شده از وریدهای گیجگاهی تحتانی را نشان داد که در هر دو مورد، ناحیه ماکولا را تخلیه می‌کرد
[ترجمه ترگمان]در هر دو مورد بررسی fundus، رگ های جدا شده از رگ های خونی را نشان داد و ناحیه macular را در هر دو مورد تخلیه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The fundus is the dome of the stomach.
[ترجمه گوگل]فوندوس گنبد معده است
[ترجمه ترگمان]The گنبد شکم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Eye fundus, urine microalbumin, urine creatinine and intima-media thickness(IMT) of carotid artery, femoral artery and common iliac artery were observed in diabetic group.
[ترجمه گوگل]فوندوس چشم، میکروآلبومین ادرار، کراتینین ادرار و ضخامت انتیما مدیا (IMT) شریان کاروتید، شریان فمورال و شریان ایلیاک مشترک در گروه دیابتی مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]fundus چشم، ادرار، ادرار، ادرار، و ضخامت intima - رسانه ها (IMT)سرخرگ carotid، شریان ران و شریان iliac متداول در گروه دیابتی مشاهده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The vision, field of vision, fundus oculi and electroretinogram were examined after the treatment respectively.
[ترجمه گوگل]بعد از درمان به ترتیب بینایی، میدان دید، فوندوس چشمی و الکترورتینوگرام بررسی شد
[ترجمه ترگمان]چشم انداز، میدان دید، fundus oculi و electroretinogram پس از درمان به ترتیب مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective To evaluate ocular contusion by fundus fluorescein angiography.
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی کوفتگی چشم با آنژیوگرافی فوندوس فلورسین
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی contusion عینی توسط fundus fluorescein آنژیوگرافی می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Today the fundus camera is commonly replaced by a second laser for imaging, which is known as an adaptive optics scanning laser ophthalmoscope.
[ترجمه گوگل]امروزه دوربین فوندوس معمولاً با یک لیزر دوم برای تصویربرداری جایگزین می‌شود که به عنوان یک افتالموسکوپ لیزری اسکن اپتیک تطبیقی ​​شناخته می‌شود
[ترجمه ترگمان]امروزه دوربین fundus به طور معمول با لیزر دوم برای تصویربرداری جایگزین می شود که به عنوان یک لیزر scanning adaptive لیزری شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Fundus fluorescein angiography ( FFA ) examinations were taken on 53 eyes in different time after operation.
[ترجمه گوگل]معاینات آنژیوگرافی فلورسین فوندوس (FFA) روی 53 چشم در زمان های مختلف پس از عمل انجام شد
[ترجمه ترگمان]آزمون های fundus آنژیوگرافی (FFA)در زمان متفاوتی پس از عمل، در ۵۳ چشم گرفته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective To find out the status of ocular fundus arteriosclerosis in office clerks and to investigate weather the brainwork has an effect on the development of arteriosclerosis.
[ترجمه گوگل]هدف برای یافتن وضعیت تصلب شرایین فوندوس چشمی در کارمندان اداری و بررسی آب و هوا، کار مغز بر ایجاد تصلب شرایین تأثیر دارد
[ترجمه ترگمان]هدف از این تحقیق مشخص کردن وضعیت of در کارمندان اداری و بررسی آب و هوا، تاثیر آن بر توسعه of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective Talk about healing method of esophagus fundus ventriculi varicose bleeding, use hypophysin to unite phentolamine contrast with somatostatin.
[ترجمه گوگل]هدف بحث در مورد روش درمان خونریزی واریسی فوندوس بطن مری، استفاده از هیپوفیزین برای ترکیب کنتراست فنتولامین با سوماتوستاتین
[ترجمه ترگمان]هدف در مورد روش درمان مری fundus ventriculi است که از خون ناشی می شود، از hypophysin برای متحد کردن کنتراست با somatostatin استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective To observe the autofluorescence of dated fundus hemorrhage excited excitation light with different wavelength.
[ترجمه گوگل]هدف برای مشاهده اتوفلورسانس خونریزی فوندوس تاریخ نور تحریک شده با طول موج های مختلف
[ترجمه ترگمان]هدف مشاهده the of hemorrhage dated dated، نور تحریک تحریک آمیزی را با طول موج مختلف نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Conclusion The artifical gastric fundus recombination to make a stomach-esophagus valve is worthy of anti-esophageal reflux.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری نوترکیب مصنوعی فوندوس معده برای ساخت دریچه معده-مری شایسته ضد رفلاکس مری است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری نوترکیبی artifical شکمی برای ساخت یک دریچه قلب - مری، ارزش برگشت anti را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The stomach can be divided into fundus, body, and antrum.
[ترجمه گوگل]معده را می توان به فوندوس، بدن و آنتروم تقسیم کرد
[ترجمه ترگمان]شکم را می توان به fundus، بدن و antrum تقسیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قعر (اسم)
depth, fundus

ته رحم (اسم)
fundus

عمق و یا انتهای هر عضو مجوفی (اسم)
fundus

انگلیسی به انگلیسی

• bottom of an organ (anatomy)

پیشنهاد کاربران

2nd part of the duodenum
ناحیه پشتی چشم
طاق معده
The base or body of a hollow organ
شبکیه چشم

بپرس