funded

/ˈfənd//fʌnd/

وجوه، سرمایه، تنخواه، ذخیره وجوه احتیاطی، صندوق، سرمایه ثابت یا همیشگی، پشتوانه، تهیه وجه کردن، سرمایه گذاری کردن

جمله های نمونه

1. the necessary budget for the project is going to be privately funded
بودجه ی لازم برای این طرح از سوی بخش خصوصی تامین خواهد شد.

2. There's a popular supposition that we're publicly funded but the bulk of our money comes from competitive contracts.
[ترجمه گوگل]یک فرض عمومی وجود دارد که ما از بودجه عمومی حمایت می کنیم، اما بخش عمده ای از پول ما از قراردادهای رقابتی به دست می آید
[ترجمه ترگمان]یک فرض عمومی وجود دارد که ما به طور عمومی سرمایه گذاری کردیم، اما بخش اعظم پول ما از قراردادهای رقابتی ناشی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The project is funded by public donation.
[ترجمه گوگل]این پروژه با کمک های مردمی تامین می شود
[ترجمه ترگمان]بودجه این پروژه از طریق کمک های مردمی تامین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The work is funded by the government.
[ترجمه گوگل]بودجه کار توسط دولت تامین می شود
[ترجمه ترگمان]بودجه این کار توسط دولت تامین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Channel Tunnel was jointly funded by the French and British.
[ترجمه گوگل]تونل مانش به طور مشترک توسط فرانسوی ها و بریتانیایی ها تامین مالی شد
[ترجمه ترگمان]تونل کانال به طور مشترک توسط فرانسوی ها و بریتانیا تامین می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The project is funded by the World Bank and other multilateral agencies.
[ترجمه گوگل]این پروژه توسط بانک جهانی و سایر آژانس های چندجانبه تامین مالی می شود
[ترجمه ترگمان]این پروژه توسط بانک جهانی و دیگر آژانس های چندجانبه تامین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. These studios are funded by a grant from the Kress Foundation.
[ترجمه گوگل]بودجه این استودیوها با کمک مالی بنیاد کرس تامین می شود
[ترجمه ترگمان]این استودیو با کمک بنیاد Kress تامین مالی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The airport is being privately funded by a construction group.
[ترجمه گوگل]این فرودگاه به صورت خصوصی توسط یک گروه ساخت و ساز تامین می شود
[ترجمه ترگمان]این فرودگاه بطور خصوصی توسط یک گروه ساخت وساز تامین مالی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The hospital was funded from taxation.
[ترجمه گوگل]بودجه بیمارستان از محل مالیات تامین شد
[ترجمه ترگمان]بودجه بیمارستان از مالیات تامین می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The research was funded from a wide variety of sources.
[ترجمه گوگل]این تحقیق از منابع متنوعی تأمین مالی شد
[ترجمه ترگمان]این تحقیق از طیف گسترده ای از منابع تامین گردید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The association is funded by an annual subvention from the government.
[ترجمه گوگل]بودجه این انجمن از طریق یارانه سالانه دولت تامین می شود
[ترجمه ترگمان]این انجمن با بودجه سالانه از سوی دولت تامین بودجه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The group is funded partly by the government.
[ترجمه گوگل]این گروه تا حدی توسط دولت تامین می شود
[ترجمه ترگمان]هزینه این گروه تا حدی توسط دولت تامین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Our scientific research is inadequately funded.
[ترجمه گوگل]تحقیقات علمی ما به اندازه کافی بودجه ندارد
[ترجمه ترگمان]تحقیقات علمی ما به اندازه کافی سرمایه گذاری نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The venture is funded entirely by its board of directors.
[ترجمه گوگل]این سرمایه گذاری به طور کامل توسط هیئت مدیره آن تامین می شود
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاری این شرکت به طور کامل توسط هیات مدیره آن تامین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The project is jointly funded by several local companies.
[ترجمه گوگل]این پروژه به طور مشترک توسط چندین شرکت محلی تامین می شود
[ترجمه ترگمان]این پروژه به طور مشترک توسط چندین شرکت محلی تامین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• financed, supplied with money

پیشنهاد کاربران

سرمایه گذاری
تامین هزینه شده
تامین بودجه شده است
تامین مالی شده است
سرمایه دار، بودجه دار
تاسیس شد
give some money as help or any other way
catch some money in a wrong way

بپرس