1. the tilt toward religious fundamentalism
گرایش به بنیادگرایی مذهبی
2. Religious fundamentalism was spreading in the region.
[ترجمه گوگل]بنیادگرایی مذهبی در منطقه در حال گسترش بود
[ترجمه ترگمان]بنیادگرایی مذهبی در منطقه گسترش می یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Recent years have witnessed a growth in religious fundamentalism.
[ترجمه گوگل]سال های اخیر شاهد رشد بنیادگرایی دینی بوده است
[ترجمه ترگمان]سال های اخیر شاهد رشد بنیادگرایی مذهبی بوده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. When the political climate tilted towards fundamentalism he was threatened.
[ترجمه گوگل]زمانی که فضای سیاسی به سمت بنیادگرایی متمایل شد، او تهدید شد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که آب و هوای سیاسی به سوی بنیادگرایی متمایل می شد، تهدید می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Since then, we have become starkly aware of fundamentalism in: all the great religions of the world.
[ترجمه گوگل]از آن زمان، ما کاملاً از بنیادگرایی در: همه ادیان بزرگ جهان آگاه شده ایم
[ترجمه ترگمان]از آن زمان به بعد، ما کاملا از بنیادگرایی در جهان آگاه می شویم: همه ادیان بزرگ جهان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. To this, fundamentalism as expressed in the articles is totally alien.
[ترجمه گوگل]با این، بنیادگرایی که در مقالات بیان شده کاملاً بیگانه است
[ترجمه ترگمان]بر این اساس، بنیادگرایی که در مقالات بیان شده، کاملا بیگانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Indeed, one of the strengths of fundamentalism is that its apologetics are within the reach of the average man and woman.
[ترجمه گوگل]در واقع، یکی از نقاط قوت بنیادگرایی این است که عذرخواهی آن در دسترس مردان و زنان عادی است
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، یکی از نقاط قوت بنیادگرایی این است که apologetics در دسترس زنان و مردان متوسط قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In Egypt, fundamentalism and feminism have long existed side by side.
[ترجمه گوگل]در مصر، بنیادگرایی و فمینیسم از دیرباز در کنار هم وجود داشته اند
[ترجمه ترگمان]در مصر، بنیادگرایی و فمینیسم از دیرباز عرصه وجود داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Fundamentalism is radically anti - catholic in its refusal to accept any form of priestly mediation.
[ترجمه گوگل]بنیادگرایی در امتناع خود از پذیرش هر شکلی از میانجی گری کشیشی به شدت ضد کاتولیک است
[ترجمه ترگمان]Fundamentalism به شدت مخالف مذهب کاتولیک است تا هر گونه وساطت کشیشی را بپذیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. New Zealand never embraced free-market fundamentalism; we have been force-fed it.
[ترجمه گوگل]نیوزلند هرگز بنیادگرایی بازار آزاد را پذیرفت ما به زور به آن غذا داده ایم
[ترجمه ترگمان]نیوزلند هرگز بنیادگرایی در بازار آزاد را در آغوش نگرفته است؛ ما به آن غذا داده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This kind of fundamentalism is easily identifiable in the world today.
[ترجمه گوگل]این نوع بنیادگرایی در جهان امروز به راحتی قابل شناسایی است
[ترجمه ترگمان]این نوع بنیادگرایی در جهان امروز به راحتی قابل شناسایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. In the old, inherited sense fundamentalism is a good thing because it alleviates pain and suffering.
[ترجمه گوگل]در مفهوم قدیمی، بنیادگرایی موروثی چیز خوبی است زیرا درد و رنج را کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]در مفهوم قدیمی، بنیادگرایی به ارث برده شده چیز خوبی است زیرا باعث کاهش درد و رنج می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Fundamentalism is a belief system that can not be refuted because it comes from a supreme being.
[ترجمه گوگل]بنیادگرایی یک نظام اعتقادی است که نمی توان آن را ابطال کرد زیرا از یک موجود عالی سرچشمه می گیرد
[ترجمه ترگمان]Fundamentalism یک سیستم اعتقادی است که نمی توان آن را رد کرد چون از یک موجود عالی نشات می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Fundamentalism of all persuasions is corrupting governments and fueling fear and resentment.
[ترجمه گوگل]بنیادگرایی از هر نظر، باعث فساد دولت ها و دامن زدن به ترس و رنجش می شود
[ترجمه ترگمان]عدم تمایل آن ها فاسد کردن دولت ها و ترس و بیزاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید