fund raiser

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: one who appeals for donations or contributions for a particular cause, such as aiding a charity or political campaign.

- He worked for the senator as a fund-raiser when she last ran for office.
[ترجمه آزاد] جمع کننده اعانه ، تامین کننده سرمایه
|
[ترجمه گوگل] او در آخرین باری که سناتور نامزد انتخابات شد، به عنوان جمع آوری کمک مالی برای این سناتور کار می کرد
[ترجمه ترگمان] اون برای سناتور به عنوان یه مهمونی خیریه کار می کرد که آخرین باری که به دفتر اومد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a social event, such as dinner or cocktail party, whose aim is to raise money for a cause.

- Some of the wealthiest people in town attended the fund-raiser.
[ترجمه گوگل] برخی از ثروتمندترین افراد شهر در جمع آوری کمک مالی شرکت کردند
[ترجمه ترگمان] بعضی از ثروتمندترین افراد شهر در مراسم جمع آوری کمک های مالی شرکت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Organize a fundraiser for your church.
[ترجمه گوگل]برای کلیسای خود یک جمع آوری کمک مالی ترتیب دهید
[ترجمه ترگمان]یه مراسم خیریه برای کلیسا فراهم کنین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Sir Anthony was a keen fundraiser for the Liberal Democrats.
[ترجمه گوگل]سر آنتونی مشتاق جمع آوری کمک های مالی برای لیبرال دموکرات ها بود
[ترجمه ترگمان]سر آنتونی یک اعانه جمع آور برای لیبرال دموکرات ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Thanks to your energy and commitment, the fundraiser was a great success.
[ترجمه گوگل]به لطف انرژی و تعهد شما، جمع آوری کمک های مالی با موفقیت بزرگی همراه بود
[ترجمه ترگمان]با تشکر از انرژی و تعهد تو، مراسم خیریه یه موفقیت بزرگ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Neither Wilson nor Philip Morris mentioned the 1990 fundraiser in their campaign finance reports.
[ترجمه گوگل]نه ویلسون و نه فیلیپ موریس در گزارش های مالی کمپین خود به جمع آوری کمک های مالی در سال 1990 اشاره ای نکردند
[ترجمه ترگمان]نه ویل سن و نه فیلیپ موریس در سال ۱۹۹۰ در گزارش مالی کمپین خود به جمع آوری اعانه افزوده نشدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Marlena Fischer is emerging as a top fundraiser for the charity.
[ترجمه گوگل]مارلنا فیشر در حال ظهور به عنوان یکی از بزرگترین جمع آوری کمک های مالی برای این موسسه خیریه است
[ترجمه ترگمان](Marlena فیشر)به عنوان یک سرمایه گذار برجسته برای خیریه در حال ظهور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The mistress, political fundraiser Linda Jones, was granted a pardon, too.
[ترجمه گوگل]معشوقه، لیندا جونز، جمع آوری کمک های مالی سیاسی، نیز مورد عفو قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]رفیقه، خیریه، لیندا جونز، نیز عفو شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. What are important steps in planning a fundraiser?
[ترجمه گوگل]مراحل مهم در برنامه ریزی برای جمع آوری کمک مالی چیست؟
[ترجمه ترگمان]مراحل مهم در برنامه ریزی یک سرمایه گذار چه هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We all donated some money at the fundraiser for a good cause.
[ترجمه گوگل]همه ما مقداری پول در جمع آوری کمک مالی برای یک هدف خوب اهدا کردیم
[ترجمه ترگمان]ما همه پول رو تو مراسم خیریه اهدا کردیم برای یه هدف خوب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Jenny Allen, a 38-year-old fundraiser from West Virginia, wore a laminated picture of her great aunt, an elegant lady in a double strand of pearls who fought for civil rights years ago.
[ترجمه گوگل]جنی آلن، 38 ساله که جمع آوری کمک مالی از ویرجینیای غربی است، تصویری از خاله بزرگش را پوشیده بود، خانمی شیک پوش در رشته ای از مروارید که سال ها پیش برای حقوق مدنی مبارزه می کرد
[ترجمه ترگمان]جنی آلن، یک سرمایه گذار ۳۸ ساله اهل ویرجینیای غربی، یک تصویر برجسته از عمه اش، یک بانوی آراسته در یک رشته دوبل از مروارید که سال ها پیش برای حقوق مدنی مبارزه کرده بود، به سر گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I couldn't go sooner because I had a fundraiser in SF at the end of November.
[ترجمه گوگل]من نمی توانستم زودتر بروم زیرا در اواخر نوامبر در SF جمع آوری کمک مالی داشتم
[ترجمه ترگمان]به این دلیل که در اواخر نوامبر جشن بزرگی داشتم، نمی توانستم زودتر بروم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The center uses money from the fundraiser to provide start-up grants to researchers across multiple disciplines including epidemiology, biochemistry and epigenetics.
[ترجمه گوگل]این مرکز از پول جمع آوری کمک های مالی برای ارائه کمک های مالی به محققان در رشته های مختلف از جمله اپیدمیولوژی، بیوشیمی و اپی ژنتیک استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]این مرکز از پول جمع آوری شده برای ارائه کمک های مالی به پژوهشگران در رشته های مختلف از جمله epidemiology، زیست شیمی و epigenetics استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In 200 Jackson spoke for the group's first fundraiser aat 4 Eagle Ranch.
[ترجمه گوگل]در سال 200 جکسون برای اولین جمع آوری کمک مالی گروه در 4 Eagle Ranch صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]در سال ۲۰۰ جکسون برای اولین ماهواره جمع آوری اعانه \"aat رنچ\" صحبت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The fundraiser to help hurricane victims will be held tonight at the community center.
[ترجمه گوگل]جمع آوری کمک های مالی برای کمک به آسیب دیدگان طوفان امشب در مرکز اجتماعی برگزار می شود
[ترجمه ترگمان]جمع آوری اعانه برای کمک به قربانیان طوفان امشب در مرکز جامعه برگزار خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. What can the club do if the fundraiser does not meet funding goals?
[ترجمه گوگل]اگر جمع آوری کننده کمک مالی به اهداف مالی دست پیدا نکند، باشگاه چه کاری می تواند انجام دهد؟
[ترجمه ترگمان]در صورت عدم تامین بودجه برای تامین بودجه، این باشگاه چه کاری می تواند انجام دهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Obama drew 1500 supporters to a fundraiser and several hundred more at a book signing.
[ترجمه گوگل]اوباما 1500 حامی را به جمع آوری کمک مالی و صدها نفر دیگر را در یک امضای کتاب جلب کرد
[ترجمه ترگمان]اوباما ۱۵۰۰ حامی را به یک جمع آوری اعانه و چند صد نفر دیگر در یک امضای کتاب جلب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• social event held for the purpose of collecting monetary contributions; person employed to raise money

پیشنهاد کاربران

Charity
در متون مالی سرمایه پذیر ترجمه بهتری هست.
به نظرم می شود این طور هم ترجمه کرد:
بودجه جمع کن
هم بخشی
خیرات
کمک هزینه
fundraise دهش آوری : دهش ( احسان و انعام، هبه ) آوری
fundraiser: دهش آور: کسی که در سازمان خیریه مسئول جمع آوری کمکهای مردمی است
اعانه جمع کننده
1: فردی که برای نیازمندان و خیریه پول جمع میکند
2: مراسم جمع آوری پول برای خیریه
جشن نیکوکاری
اعانه جمع کن
مراسم خیریه
جمع آوری اعانه و کمک های مالی
معنی:پول جمع کردن برای کار خیر
گلریزان
اسم )
1 - اعانه جمع کن، شخصی که مسوول جمع آوری اعانه یا کمکهای مالی داوطلبانه و خیرات میباشد، گلریز!
2 - جشن گلریزان، مراسم گلریزان، مراسمی که در آن کمکهای مالی داوطلبانه خیران جمع آوری میشوند.
...
[مشاهده متن کامل]

The fundraiser has been an annual event for over 70 years
جشن گلریزان بیش از هفتاد سال است که یک رویداد سالیانه بوده است.

گلریزان. مراسم جمع اوری پول برای نیازمندان
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس