🔸 معادل فارسی:
پزشکی عملکردی / طب عملکردی / پزشکی کارکردی
در زبان محاوره ای:
یعنی نوعی از پزشکی که به جای درمان علائم، دنبال علت های ریشه ای بیماری می گردد.
- - -
🔸 تعریف ها:
... [مشاهده متن کامل]
1. ( پزشکی – رویکرد درمانی ) :
شاخه ای از طب که به بررسی و درمان **علل اصلی و ریشه ای بیماری ها** می پردازد، نه فقط علائم آن ها.
مثال: Functional medicine looks for the root causes of chronic illness.
پزشکی عملکردی به دنبال علت های اصلی بیماری های مزمن می گردد.
2. ( درمان جامع نگر – پیشگیرانه ) :
بر اساس ارتباط بین ژن ها، سبک زندگی، تغذیه، استرس و محیط بر سلامت بدن.
مثال: Many patients turn to functional medicine for personalized treatment.
بسیاری از بیماران برای درمان شخصی سازی شده به پزشکی عملکردی روی می آورند.
3. ( مدیریت سلامت – ترکیبی ) :
رویکردی که از هر دو نوع پزشکی سنتی و مکمل استفاده می کند تا بدن را به تعادل عملکردی برگرداند.
مثال: Functional medicine emphasizes diet, sleep, and emotional balance as part of healing.
پزشکی عملکردی بر رژیم غذایی، خواب و تعادل عاطفی به عنوان بخشی از درمان تأکید می کند.
- - -
🔸 مترادف ها:
integrative medicine – holistic medicine – root - cause medicine – personalized medicine
- - -
🔸 نکته ی فرهنگی:
پزشکی عملکردی در غرب به عنوان رویکردی نوین شناخته می شود که بیمار را به عنوان یک �کل� در نظر می گیرد، نه فقط مجموعه ای از علائم.
در فارسی، این رویکرد با مفاهیمی مانند �درمان ریشه ای�، �پیشگیری محور� و �توجه به سبک زندگی� هم پوشانی دارد.
برخی پزشکان سنتی آن را نزدیک به طب مکمل می دانند، در حالی که طرفدارانش بر پایه های علمی و آزمایشگاهی آن تأکید دارند.
پزشکی عملکردی / طب عملکردی / پزشکی کارکردی
در زبان محاوره ای:
یعنی نوعی از پزشکی که به جای درمان علائم، دنبال علت های ریشه ای بیماری می گردد.
- - -
🔸 تعریف ها:
... [مشاهده متن کامل]
1. ( پزشکی – رویکرد درمانی ) :
شاخه ای از طب که به بررسی و درمان **علل اصلی و ریشه ای بیماری ها** می پردازد، نه فقط علائم آن ها.
مثال: Functional medicine looks for the root causes of chronic illness.
پزشکی عملکردی به دنبال علت های اصلی بیماری های مزمن می گردد.
2. ( درمان جامع نگر – پیشگیرانه ) :
بر اساس ارتباط بین ژن ها، سبک زندگی، تغذیه، استرس و محیط بر سلامت بدن.
مثال: Many patients turn to functional medicine for personalized treatment.
بسیاری از بیماران برای درمان شخصی سازی شده به پزشکی عملکردی روی می آورند.
3. ( مدیریت سلامت – ترکیبی ) :
رویکردی که از هر دو نوع پزشکی سنتی و مکمل استفاده می کند تا بدن را به تعادل عملکردی برگرداند.
مثال: Functional medicine emphasizes diet, sleep, and emotional balance as part of healing.
پزشکی عملکردی بر رژیم غذایی، خواب و تعادل عاطفی به عنوان بخشی از درمان تأکید می کند.
- - -
🔸 مترادف ها:
- - -
🔸 نکته ی فرهنگی:
پزشکی عملکردی در غرب به عنوان رویکردی نوین شناخته می شود که بیمار را به عنوان یک �کل� در نظر می گیرد، نه فقط مجموعه ای از علائم.
در فارسی، این رویکرد با مفاهیمی مانند �درمان ریشه ای�، �پیشگیری محور� و �توجه به سبک زندگی� هم پوشانی دارد.
برخی پزشکان سنتی آن را نزدیک به طب مکمل می دانند، در حالی که طرفدارانش بر پایه های علمی و آزمایشگاهی آن تأکید دارند.
شاید به ترجمه تحت الفظی پزشکی کاربردی اکتفا کنیم.
ولی به صورت تخصصی کمی بیشتر از اینهاست.
به پزشکی ای گفته می شود که به جای در نظر گرفتن بیماری، به بیمار می پردازد.
و فاکتور هایی مانند ژنتیک بیمار، لایف ستایل و محیط زندگی او را نیز در نظر می گیرد.
ولی به صورت تخصصی کمی بیشتر از اینهاست.
به پزشکی ای گفته می شود که به جای در نظر گرفتن بیماری، به بیمار می پردازد.
و فاکتور هایی مانند ژنتیک بیمار، لایف ستایل و محیط زندگی او را نیز در نظر می گیرد.
خود چنین دکتری میگوید پزشک کاربردی است.
طب کاربردی