• : تعریف: a word such as an article, conjunction, or preposition that indicates grammatical structure or relationships but has little or no independent meaning.
مترادف ها
کلمه دستوری (اسم)
function word
انگلیسی به انگلیسی
• word that indicates mainly grammatical relationship (such as auxiliary verb, preposition or conjunction), form word
پیشنهاد کاربران
Function wordsکلماتی که بار گرامری دارند مثل article - preposition - pronoun, , ,
function word ( زبانشناسی ) واژه مصوب: نقش نما تعریف: واژه ای عموماً بدون معنای واژگانی مشخص و دارای معنای دستوری که در جمله نقش نحوی یا ساختاری ندارد|||متـ . واژۀ نقشی