fumy

/ˈfjuːmiː//ˈfjuːmɪ/

معنی: بخاردار، دود دار
معانی دیگر: پر از گاز دود، گاز دودآکند، پر بخار، پر هرم، دم دار

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
حالات: fumier, fumiest
• : تعریف: filled with, giving off, or resembling fumes.

مترادف ها

بخاردار (صفت)
humid, vaporous, fumy, vapoury

دود دار (صفت)
fumy

انگلیسی به انگلیسی

• smoky, full of vapor; smokelike, fumelike

پیشنهاد کاربران

بپرس