1. We had to fumigate the cellar to get rid of cockroaches.
[ترجمه گوگل]برای خلاص شدن از شر سوسک ها مجبور شدیم سرداب را بخور دهیم
[ترجمه ترگمان]مجبور بودیم سرداب را fumigate کنیم تا از شر سوسک خلاص شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. They fumigated the room to kill the vermin.
[ترجمه گوگل]آنها اتاق را بخور دادند تا حیوانات موذی را بکشند
[ترجمه ترگمان]اونا اتاق رو ضدعفونی کردن تا حشرات رو بکشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The hospital wards were fumigated after the outbreak of typhus.
[ترجمه گوگل]بعد از شیوع تیفوس، بخشهای بیمارستان بخور داده شد
[ترجمه ترگمان]بخش بیمارستان بعد از شیوع تیفوس ضدعفونی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The hospital ward was fumigated after the outbreak of typhus.
[ترجمه گوگل]بعد از شیوع تیفوس، بخش بیمارستان بخور داده شد
[ترجمه ترگمان]بخش بیمارستان پس از شیوع تیفوس fumigated شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The house had then to be fumigated, and Ann and 1 were in quarantine for six weeks.
[ترجمه گوگل]سپس خانه باید بخور داده میشد و آن و 1 به مدت شش هفته در قرنطینه بودند
[ترجمه ترگمان]آن وقت خانه مجبور شده بود که برای شش هفته در قرنطینه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Some people fumigate with lawn-mower exhaust.
[ترجمه گوگل]برخی افراد با اگزوز ماشین چمن زنی بخور می کنند
[ترجمه ترگمان]بعضی از مردم از اگزوز ماشین بخار می کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Objective To research on the efficacy of the fumigate instrument in high mosquito environment of Beiwan.
[ترجمه گوگل]هدف تحقیق در مورد کارایی دستگاه بخور در محیط پر پشه بیوان
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد اثربخشی ابزار fumigate در محیط پشه بالا of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. To arrange allocate empty containers and clean or fumigate containers for shipping companies.
[ترجمه گوگل]ترتیب تخصیص ظروف خالی و ظروف تمیز یا بخور برای شرکت های حمل و نقل
[ترجمه ترگمان]برای ترتیب دادن ظروف خالی و ظروف تمیز و یا fumigate برای شرکت های حمل و نقل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Fumigate the center received more than 30 telephone counselling.
[ترجمه گوگل]Fumigate مرکز بیش از 30 مشاوره تلفنی دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]این مرکز بیش از ۳۰ مشاور تلفنی دریافت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Heat the vinegar, close doors and windows, fumigate in the room from time to time, which can effectively kill the flu virus.
[ترجمه گوگل]سرکه را گرم کنید، درها و پنجره ها را ببندید، هر از گاهی در اتاق بخور دهید، که می تواند به طور موثر ویروس آنفولانزا را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]سرکه، سرکه، درها و پنجره ها را حرارت دهید و گاه به گاه در اتاق به طور موثر ویروس آنفولانزا را بکشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. There are only orchids and irises fumigate your great soul of poetry.
[ترجمه گوگل]فقط ارکیده وجود دارد و زنبق روح بزرگ شعر شما را بخور می دهد
[ترجمه ترگمان]فقط گل ارکیده و زنبق، روح بزرگ شعر را fumigate
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Fumigate good or bad depends on the quality of the technical and Painters seriously.
[ترجمه گوگل]بخور خوب یا بد بستگی به کیفیت فنی و نقاشان به طور جدی دارد
[ترجمه ترگمان]fumigate خوب یا بد به کیفیت نقاشان فنی و نقاشان بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. As preventive, spray plants with systemic insecticide or fumigate them regularly.
[ترجمه گوگل]به عنوان پیشگیری، گیاهان را با حشره کش سیستمیک اسپری کنید یا آنها را به طور منظم بخور دهید
[ترجمه ترگمان]به عنوان پیشگیرانه، اسپری کردن گیاهان با حشرات را به طور منظم به کار ببرید و یا به طور مرتب از آن ها استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Fumigate wood packaging has been exported to countries around the world.
[ترجمه گوگل]بسته بندی چوب بخور به کشورهای دنیا صادر شده است
[ترجمه ترگمان]بسته بندی چوب fumigate به کشورهایی در سراسر جهان صادر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The hospital ward is fumigate after the outbreak of typhus.
[ترجمه گوگل]بخش بیمارستان بعد از شیوع تیفوس بخور می شود
[ترجمه ترگمان]بخش بیمارستان پس از شیوع تیفوس fumigate است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید