🔸 معادل فارسی:
با تمام قدرت / با سرعت کامل / بی محابا
در زبان محاوره ای:
تا ته رفت، با تمام زورش رفت جلو، بی وقفه حمله کرد
________________________________________
🔸 تعریف ها:
... [مشاهده متن کامل]
1. ** ( حرکتی – سرعتی ) :**
حرکت کردن یا انجام دادن کاری با بیشترین سرعت یا شدت ممکن
مثال: He ran full tilt toward the finish line.
با تمام قدرت به سمت خط پایان دوید.
2. ** ( احساسی – پرشور ) :**
انجام دادن کاری با شور و هیجان زیاد، بدون توقف یا تردید
مثال: She’s working full tilt to get the project done.
داره با تمام انرژی کار می کنه تا پروژه رو تموم کنه.
3. ** ( تصویری – استعاری ) :**
بیان حالتی که فرد یا گروهی با تمام توان، بدون ترمز یا احتیاط، وارد عمل می شن
مثال: The campaign went full tilt after the debate.
کمپین بعد از مناظره با تمام قدرت وارد عمل شد.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
at full speed – flat out – all - out – full blast – pedal to the metal