full speed

جمله های نمونه

1. Even at full speed the ship's engines cause very little vibration.
[ترجمه گوگل]حتی با سرعت کامل موتورهای کشتی لرزش بسیار کمی ایجاد می کنند
[ترجمه ترگمان]حتی در سرعت کامل، موتورهای کشتی نیروی بسیار کمی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was driving at full speed down the motorway when it happened.
[ترجمه گوگل]او با سرعت تمام در بزرگراه رانندگی می کرد که این اتفاق افتاد
[ترجمه ترگمان]وقتی این اتفاق افتاد او داشت با سرعت به اتوبان رانندگی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Parker was driving at full speed when he hit the wall.
[ترجمه گوگل]پارکر با تمام سرعت در حال رانندگی بود که به دیوار برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]پارکر در حالی که به دیوار برخورد می کرد با سرعت کامل رانندگی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He pushed everyone full speed ahead until production hit a bottleneck.
[ترجمه گوگل]او همه را با سرعت تمام جلو انداخت تا اینکه تولید به گلوگاه رسید
[ترجمه ترگمان]او همه را با سرعت به جلو هل داد تا اینکه تولید به یک تنگنا برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She came round the corner at full speed.
[ترجمه گوگل]با تمام سرعت به گوشه ای رسید
[ترجمه ترگمان]با سرعت تمام از گوشه اتاق بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Damn the torpedoes! Full speed ahead!
[ترجمه گوگل]لعنت به اژدرها! با سرعت کامل جلوتر!
[ترجمه ترگمان]لعنت به the! !! !! !! !! !! !! !!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He was running at full speed when a tendon snapped in his leg.
[ترجمه گوگل]او با سرعت تمام در حال دویدن بود که یک تاندون در پایش شکست
[ترجمه ترگمان]وقتی یکی از tendon به پای او افتاد با سرعت تمام می دوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The bear charged towards her at full speed.
[ترجمه گوگل]خرس با تمام سرعت به سمت او حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]خرس با سرعت تمام به طرف او دوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A car ran past at full speed.
[ترجمه گوگل]ماشینی با سرعت تمام از کنارش گذشت
[ترجمه ترگمان]اتومبیل با سرعت زیادی گذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She barreled down the runway, sprinting full speed.
[ترجمه گوگل]او با سرعت تمام از باند فرود آمد
[ترجمه ترگمان]او با سرعت تمام در باند فرودگاه بالا و پایین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They came at full speed, the leading man aiming to Sharpe's left, the other pulling to his right.
[ترجمه گوگل]آنها با سرعت تمام آمدند، مرد پیشرو سمت چپ شارپ را نشانه گرفت و دیگری به سمت راستش می کشید
[ترجمه ترگمان]آن ها با سرعت کامل وارد شدند، مردی که سمت چپ شارپ را نشانه رفته بود و دیگری سمت راست او را می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Now, the economy is running at full speed.
[ترجمه گوگل]اکنون، اقتصاد با سرعت تمام در حال اجرا است
[ترجمه ترگمان]اکنون اقتصاد با سرعت کامل در حال اجرا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Switching the fan overhead to full speed, Rachel unpacked, put everything in her heated wardrobe.
[ترجمه گوگل]راشل در حالی که پنکه بالای سرش را روی سرعت کامل قرار داد، بسته بندی را باز کرد و همه چیز را در کمد لباس گرم خود گذاشت
[ترجمه ترگمان]در بالای سرم پنکه سقفی را عوض می کنم، ریچل وسایلش را باز کرد و همه چیز را در کمد گرمش قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I can run full speed, straight ahead, without a problem and I can cut to my right.
[ترجمه گوگل]من می توانم با سرعت تمام، مستقیم و بدون مشکل بدوم و می توانم به سمت راست برش دهم
[ترجمه ترگمان]می توانم با سرعت کامل حرکت کنم، مستقیم، مستقیم، بدون هیچ مشکلی، و می توانم به سمت راست بروم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It headed directly towards us at full speed behind a great white foaming bow-wave.
[ترجمه گوگل]مستقیماً با سرعت کامل به سمت ما در پشت یک موج کمانی کف‌آلود سفید بزرگ حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]به سرعت به سمت ما حرکت کرد، با سرعت کامل پشت یک موج بزرگ سفید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• very fast speed, maximum speed

پیشنهاد کاربران

بپرس