full size

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of the standard size, rather than smaller.

- She is tall enough to ride a full-size bicycle.
[ترجمه گوگل] او به اندازه‌ای بلند است که می‌تواند دوچرخه‌های سایز کامل را سوار کند
[ترجمه ترگمان] او آنقدر بلند است که بتواند با یک دوچرخه کامل دوچرخه سواری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: of a bed, measuring 54 by 75 inches.

جمله های نمونه

1. The Safety Centre features full size mock-ups of nearly every danger a child could face including house fires and high speed trains.
[ترجمه گوگل]مرکز ایمنی دارای ماکت‌هایی با اندازه کامل تقریباً هر خطری است که کودک ممکن است با آن مواجه شود، از جمله آتش‌سوزی در خانه و قطارهای پرسرعت
[ترجمه ترگمان]مرکز ایمنی تقریبا هر خطری را که ممکن است کودک بتواند از آن عبور کند، از جمله آتش خانه و قطارهای پرسرعت نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The component layout and full size copper foil master pattern is shown in Fig
[ترجمه گوگل]طرح اجزا و الگوی اصلی فویل مسی در اندازه کامل در شکل نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]طرح اجزا و الگوی اصلی فویل مس در شکل ۲ نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This is in the form of a full size reproduction of a medieval village, placed in extensive parkland.
[ترجمه گوگل]این به شکل بازتولید اندازه کامل یک روستای قرون وسطایی است که در پارک وسیعی قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]این به شکل یک تولید مثل کامل از یک روستای قرون وسطایی است که در parkland گسترده قرار داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This was approximately one fifth full size, but was a working mock-up rather than a true scale model.
[ترجمه گوگل]این تقریباً یک پنجم اندازه کامل بود، اما یک ماکت کار بود تا یک مدل در مقیاس واقعی
[ترجمه ترگمان]این تقریبا یک پنجم کامل بود، اما به جای مدل مقیاس واقعی یک مدل ساختگی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Fig Printed circuit board component layout and full size copper foil master pattern for the Tie Pulser.
[ترجمه گوگل]شکل چیدمان اجزای برد مدار چاپی و الگوی اصلی فویل مسی اندازه کامل برای Tie Pulser
[ترجمه ترگمان]شکل زیر - چیدمان اجزای تخته مدار چاپی و یک الگوی اصلی فویل با اندازه کامل برای the Tie
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They do not drop off when they reach full size.
[ترجمه گوگل]وقتی به اندازه کامل می رسند رها نمی شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها زمانی که به اندازه کامل می رسند، ترک تحصیل نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I produced a full size drawing on cartridge graph paper and cut out templates for both inner and outer surfaces.
[ترجمه گوگل]من یک طراحی در اندازه کامل بر روی کاغذ گراف کارتریج تهیه کردم و الگوهایی را برای سطوح داخلی و خارجی برش دادم
[ترجمه ترگمان]من یک نقاشی با اندازه کامل بر روی کاغذ graph ایجاد کرده و قالب ها را برای سطوح درونی و بیرونی برش دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Two full size soccer pitches, and inside a fully equipped fitness centre complement the gymnasium and provide a comprehensive community facility.
[ترجمه گوگل]دو زمین فوتبال با اندازه کامل، و در داخل یک مرکز تناسب اندام کاملاً مجهز، سالن بدنسازی را تکمیل کرده و امکانات جامع جامعه را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]دو زمین فوتبال با اندازه کامل، و داخل یک مرکز تناسب اندام کامل، سالن ورزش را تکمیل کرده و یک ساختمان جامع برای جامعه فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The full size terminal can store up to 37 Prestel pages in memory for review or printing to hard copy.
[ترجمه گوگل]ترمینال با اندازه کامل می تواند تا 37 صفحه Prestel را برای بازبینی یا چاپ در نسخه چاپی در حافظه ذخیره کند
[ترجمه ترگمان]پایانه با اندازه کامل می تواند تا ۳۷ صفحه Prestel را برای مرور و یا چاپ به یک کپی سخت ذخیره کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Full Size Orifice - Series A a full - size orifice to assure pipe size capacity.
[ترجمه گوگل]Orifice Full Size - Series A یک روزنه با اندازه کامل برای اطمینان از ظرفیت اندازه لوله
[ترجمه ترگمان]اندازه کامل Orifice - سری یک orifice با اندازه کامل برای اطمینان از ظرفیت لوله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A day bed conversion guard rail, full size headboard & footboard complete the bed.
[ترجمه گوگل]یک نرده محافظ تبدیل تختخواب روز، تخته سر و پادری سایز کامل تخت را کامل می کند
[ترجمه ترگمان]یک تشک مخصوص حمل و نقل در یک روز روی تخت با اندازه کامل بالای تخت قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It's no reason to make full size and reduced after.
[ترجمه گوگل]دلیل نمی شود که سایز کامل و بعد از آن کاهش یابد
[ترجمه ترگمان]دلیلی برای ایجاد اندازه کامل و کاهش بعد از آن وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This booster feeding chair features a full size, one - hand removable dishwasher safe tray.
[ترجمه گوگل]این صندلی تغذیه تقویت کننده دارای یک سینی قابل جابجایی یک دستی قابل شستشو در ماشین ظرفشویی است
[ترجمه ترگمان]این صندلی تغذیه بوستر یک سینی پر اندازه و یک سینی غذای قابل حمل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If you require a full size scanned copy, please send us ane-mail with your name, address and land line phone number .
[ترجمه گوگل]اگر به یک نسخه اسکن شده در اندازه کامل نیاز دارید، لطفاً نام، آدرس و شماره تلفن ثابت خود را برای ما ایمیل کنید
[ترجمه ترگمان]اگر به یک نسخه کامل اسکن شده نیاز دارید لطفا برای ما ایمیل بفرستید، آدرس، آدرس و شماره تلفن تان را ارسال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• full-size or full-sized things have finished growing and will not become any larger.
you can also use full-size to describe things that are the same size as the thing they represent.

پیشنهاد کاربران

پُر - اندازه
( Por - andaze )
فراگیر
full - size dictionaries
دیکشنری های فراگیر ( مانند American Heritage یا Oxford Dictionary )
بزرگترین اندازه از یک وسیله در آن دسته بندی
تمام عیار
اندازه استاندارد

بپرس