1. Doctors expect him to make a full recovery.
[ترجمه گوگل]پزشکان انتظار دارند که او بهبودی کامل پیدا کند
[ترجمه ترگمان]پزشکان انتظار دارند که او بهبودی کامل حاصل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پزشکان انتظار دارند که او بهبودی کامل حاصل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. We are confident in our expectation of a full recovery.
[ترجمه گوگل]ما در انتظار بهبودی کامل خود مطمئن هستیم
[ترجمه ترگمان]ما به امید خود از بهبودی کامل مطمئن هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما به امید خود از بهبودی کامل مطمئن هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. My father has made a full recovery from the operation.
[ترجمه گوگل]پدرم بعد از عمل بهبودی کامل پیدا کرده است
[ترجمه ترگمان]پدرم از این عملیات بهبود کامل داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پدرم از این عملیات بهبود کامل داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The prognosis after the operation was for a full recovery.
[ترجمه گوگل]پیش آگهی بعد از عمل بهبودی کامل بود
[ترجمه ترگمان]پیش بینی بعد از عملیات برای بهبودی کامل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پیش بینی بعد از عملیات برای بهبودی کامل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The chances of a full recovery will depend on the severity of her injuries.
[ترجمه گوگل]شانس بهبودی کامل به شدت جراحات او بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]احتمال بهبودی کامل به شدت جراحات او بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]احتمال بهبودی کامل به شدت جراحات او بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Against all odds, he made a full recovery.
[ترجمه گوگل]بر خلاف همه احتمالات، او بهبودی کامل پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]در مقابل همه احتمالات، او بهبودی کامل پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در مقابل همه احتمالات، او بهبودی کامل پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Doctors are confident that he'll make a full recovery.
[ترجمه گوگل]پزشکان مطمئن هستند که او بهبودی کامل خواهد یافت
[ترجمه ترگمان]پزشکان مطمئن هستند که او بهبودی کامل خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پزشکان مطمئن هستند که او بهبودی کامل خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Julian then made a full recovery and lived for another forty years.
[ترجمه گوگل]جولیان سپس بهبودی کامل یافت و چهل سال دیگر زندگی کرد
[ترجمه ترگمان]سپس به طور کامل بهبود یافت و چهل سال دیگر زنده ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سپس به طور کامل بهبود یافت و چهل سال دیگر زنده ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Whatever, let's hope she makes a full recovery.
[ترجمه گوگل]هر چه باشد، بیایید امیدوار باشیم که او بهبودی کامل پیدا کند
[ترجمه ترگمان]به هر حال، بیا امیدوار باشیم که او بهبود کامل داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به هر حال، بیا امیدوار باشیم که او بهبود کامل داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The doctors say I'll make a full recovery, but I'm going to have to take it one step at a time.
[ترجمه گوگل]پزشکان می گویند که بهبودی کامل خواهم داشت، اما باید آن را یک قدم بردارم
[ترجمه ترگمان]پزشکان می گویند من بهبودی کامل خواهم یافت، اما باید یک قدم آن را بردارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پزشکان می گویند من بهبودی کامل خواهم یافت، اما باید یک قدم آن را بردارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She was severely injured but made a full recovery.
[ترجمه گوگل]او به شدت مجروح شد اما بهبودی کامل پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]او به شدت زخمی شده بود، اما بهبودی کامل حاصل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به شدت زخمی شده بود، اما بهبودی کامل حاصل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. But now he has made a full recovery to the delight of his proud parents, Fred and Denise.
[ترجمه گوگل]اما اکنون او به شادی والدین مغرورش، فرد و دنیز، بهبودی کامل یافته است
[ترجمه ترگمان]اما اکنون برای لذت پدر و مادرش، فرد و دنیس بهبود کامل یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما اکنون برای لذت پدر و مادرش، فرد و دنیس بهبود کامل یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Anyway, after three months she made a full recovery.
[ترجمه گوگل]به هر حال بعد از سه ماه بهبودی کامل پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]به هر حال، بعد از سه ماه، او بهبودی کامل پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به هر حال، بعد از سه ماه، او بهبودی کامل پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A full recovery will require years of physical therapy.
[ترجمه گوگل]بهبودی کامل به سالها فیزیوتراپی نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]بهبودی کامل نیازمند سال ها درمان فیزیکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بهبودی کامل نیازمند سال ها درمان فیزیکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Galway who has made a full recovery after heart surgery a year ago, now follows a careful diet.
[ترجمه گوگل]گالوی که یک سال پیش پس از جراحی قلب بهبودی کامل یافته بود، اکنون رژیم غذایی دقیقی را دنبال می کند
[ترجمه ترگمان]Galway که یک سال پیش پس از جراحی قلب بهبودی کامل پیدا کرده بود، اکنون یک رژیم غذایی دقیق را دنبال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Galway که یک سال پیش پس از جراحی قلب بهبودی کامل پیدا کرده بود، اکنون یک رژیم غذایی دقیق را دنبال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید