تمام و کمال
🔸 معادل فارسی: 
تمام عیار / شدید / بی ملاحظه / کامل و بی وقفه
در زبان محاوره ای:
اساسی، حسابی، تا ته، بی تعارف، سنگ تموم گذاشته، دیگه تهشه
________________________________________
🔸 تعریف ها:
... [مشاهده متن کامل]
1. ** ( صفت – شدید یا کامل ) :**
برای توصیف چیزی که با شدت، انرژی، یا حضور کامل اتفاق می افته، بدون تعارف یا محدودیت
مثال: It was a full - on party with loud music and dancing.
یه مهمونی تمام عیار بود—موسیقی بلند و رقص حسابی.
2. ** ( قید – به طور کامل یا بی وقفه ) :**
برای توصیف حالتی که چیزی به طور کامل یا ناگهانی اتفاق می افته
مثال: She went full - on emotional during the speech.
وسط سخنرانی حسابی احساساتی شد / کامل از نظر احساسی منفجر شد.
3. ** ( فرهنگی – لحن اغراق آمیز یا طنزآمیز ) :**
در گفت وگوهای غیررسمی، برای تأکید بر شدت یا غیرمنتظره بودن چیزی، گاهی با لحن شوخ طبعانه یا اغراق آمیز
مثال: That outfit is full - on drama.
اون لباس یه نمایش کامل بود / خیلی جلب توجه می کرد.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
intense – extreme – total – all - out – full - blown – hardcore – over - the - top 
تمام عیار / شدید / بی ملاحظه / کامل و بی وقفه
در زبان محاوره ای:
اساسی، حسابی، تا ته، بی تعارف، سنگ تموم گذاشته، دیگه تهشه
________________________________________
🔸 تعریف ها:
... [مشاهده متن کامل]
1. ** ( صفت – شدید یا کامل ) :**
برای توصیف چیزی که با شدت، انرژی، یا حضور کامل اتفاق می افته، بدون تعارف یا محدودیت
مثال: It was a full - on party with loud music and dancing.
یه مهمونی تمام عیار بود—موسیقی بلند و رقص حسابی.
2. ** ( قید – به طور کامل یا بی وقفه ) :**
برای توصیف حالتی که چیزی به طور کامل یا ناگهانی اتفاق می افته
مثال: She went full - on emotional during the speech.
وسط سخنرانی حسابی احساساتی شد / کامل از نظر احساسی منفجر شد.
3. ** ( فرهنگی – لحن اغراق آمیز یا طنزآمیز ) :**
در گفت وگوهای غیررسمی، برای تأکید بر شدت یا غیرمنتظره بودن چیزی، گاهی با لحن شوخ طبعانه یا اغراق آمیز
مثال: That outfit is full - on drama.
اون لباس یه نمایش کامل بود / خیلی جلب توجه می کرد.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
"از جون مایه گذاشتن"
 I went full on this time 
این سری از جون مایه گذاشتم.
این سری از جون مایه گذاشتم.
full ( پر، تمام ) 
on ( روی، بروز، روشن، وصل )
= کاملا، تمام عیار، مفرط، extreme
on ( روی، بروز، روشن، وصل )
= کاملا، تمام عیار، مفرط، extreme
کاملاً، کلاً
تمام عیار. حسابی. درست و حسابی
شدید