full bodied

/ˈfʊlˈbɑːdid//fʊlˈbɒdɪd/

(شراب یا خوراک و غیره) قوی و خوشمزه، پر طعم و بو، تنومند، عظیم الجثه، پرمعنی، مهم

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: characterized by fullness or richness of flavor.
متضاد: tasteless, weak
مشابه: mellow, robust

- a full-bodied sherry
[ترجمه گوگل] یک شری پر بدن
[ترجمه ترگمان] یک گیلاس مشروب سالم،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• full of flavor; intense

پیشنهاد کاربران

داشتن عطر و طعم شدید و غنی ( مثلا در مورد شراب کابرنه )
rich and satisfying in flavour
robust
( طعم ) خوب
خوش طعم
پر طعم و بو برای مشروب به کار می رود.
a spicy, full - bodied white wine

بپرس