full blood
/ˈfʊlˈbləd//fʊlblʌd/
(اولاد) تنی، از یک پدر و مادر، همخون، نژاد خالص، از نژاد اصیل
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
"اسب اصیل عربی" ( نژاد خالص )
... [مشاهده متن کامل]
"او چروکی اصیل است. " ( تبار کامل )
- - -
"آزمایش شمارش کامل خون"
"تزریق کامل خون"
- - -
"تلاش تمام عیار"
"حمایت بی قید و شرط"
- - -
- For purity: "اصیل" or "نژاد خالص"
- Medical terms: "کامل" "خون"
- Figurative: "تمام عیار" or "بی قید و شرط"
- "Full - blooded" ≠ "full of blood" ( پر از خون ) .
1. Pure Ancestry ( نژاد خالص )
"این یک سگ هاسکی سیبریایی اصیل است. "
2. Medical Test ( آزمایش خون کامل )
"پزشک درخواست آزمایش کامل خون داد. "
3. Complete Heritage ( تبار کامل )
"She's full - blood Māori on her mother's side. "
"او از طرف مادر تبار مائوری کامل دارد. "
4. Whole Blood Donation ( اهدای خون کامل )
"امروز در بیمارستان خون کامل اهدا کردم. "
5. Intense Emotion ( احساس شدید )
"او با شدت تمام بحث کرد. "
6. Undiluted ( رقیق نشده )
"این مراسم نیاز به قربانی کردن حیوان کامل دارد. "
7. Complete Support ( حمایت کامل )
"تیم از تعهد کامل من برخوردار است. "
8. Purebred Animal ( حیوان اصیل )
"ما فقط گاوهای آنگوس اصیل پرورش می دهیم. "
9. Blood Relation ( خویشاوندی خونی )
"آنها خواهر و برادر تنی هستند، نه ناتنی. "
10. Full Capacity ( ظرفیت کامل )
"موتور با حداکثر قدرت کار می کند. "
- - -
- "Full blood" ( بدون خط تیره ) بیشتر برای موارد عینی ( نژاد، آزمایش خون )
- "Full - blooded" ( با خط تیره ) برای توصیف های انتزاعی ( اشتیاق، حمایت )
- برای نژاد: "اصیل"
- برای آزمایش: "کامل" "خون"
- برای شدت: "تمام عیار" یا "کامل"
- در فارسی "خون کامل" فقط در زمینه پزشکی استفاده می شود.
- برای نژاد حیوانات از "اصیل" استفاده کنید نه "خون کامل".
اصیل - صفت
A full blood racehorse
خالص - صفت
A full blood relative
کامل - صفت
He gave his full blood attention
خالص - صفت
کامل - صفت