fulgurating


آذرخشین، صاعقه مانند، پستا رخش (خاموش و روشن شونده با نور زیاد)، (درد و غیره) ناگهان و شدید (fulgurant هم می گویند)

جمله های نمونه

1. a fulgurating pain
دردی که با تیر کشیدن همراه است

انگلیسی به انگلیسی

• sharp, pinching (about a pain)

پیشنهاد کاربران

بپرس