fulgurate

/ˈfʌlɡjəˌreɪt//ˈfʌlɡjʊəreɪt/

معنی: برق زدن، اذرخش زدن
معانی دیگر: (نادر) آذرخشیدن، نور صاعقه مانند دادن، (مانند نور افکن قوی و چشمک زن) پستا درخشیدن، پستا رخش کردن

مترادف ها

برق زدن (فعل)
light, wink, ray, luster, flash, coruscate, glisten, glitter, fulgurate, glister, scintillate

اذرخش زدن (فعل)
light, fulgurate, levin

انگلیسی به انگلیسی

• flash like lightning; destroy using electricity (such as a tumor, etc.)

پیشنهاد کاربران

بپرس