پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
fulfill or fulfil
انجام دادن، به انجام رساندن، (به قول و غیره) عمل کردن، وفا کردن، به پایان رساندن، اطاعت کردن، فرمانبرداری کردن، (خواب یا پیش بینی و غیره) درست در آمدن، برآورده کردن، کام دل گرفتن، (قرار داد و غیره) اجرا کردن، (شرایط و غیره) واجد بودن، دارا بودن