fugue

/ˈfjuːɡ//fjuːɡ/

معنی: نوعی الت بادی موسیقی
معانی دیگر: (موسیقی) فوگ (موسیقی دارای دو یا چند تم که توسط چند خواننده به نوبت اجرا می شود)، قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a musical form or composition in which one or more themes are stated by one voice and are then restated and modified in counterpoint in strict order by several voices.

(2) تعریف: a mental condition in which a person performs conscious actions of which he or she later has no recollection.

جمله های نمونه

1. She will phrase a fugue of Bach's in these days.
[ترجمه گوگل]او در این روزها فوگ باخ را بیان خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]و fugue باخ را در این روزها نقل خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. But how dull a poorly constructed fugue can be.
[ترجمه گوگل]اما یک فوگ بد ساخت چقدر می تواند کسل کننده باشد
[ترجمه ترگمان]اما چه طور یک فوگ که به طور ضعیفی ساخته شود، چقدر کسل کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. All three suites contain a fugue, while there is a chaconne in the Second and a passacaglia to end the Third.
[ترجمه گوگل]هر سه سوئیت حاوی یک فوگ هستند، در حالی که یک chaconne در دوم و یک پاساکالیا برای پایان دادن به سوم وجود دارد
[ترجمه ترگمان]هر سه سوئیت دارای یک fugue هستند، در حالی که یک chaconne در دومین و یک passacaglia برای پایان دادن به سوم وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In the fugue, at once elated and exhausting, Mullova was staggering technically.
[ترجمه گوگل]مولووا در فوگ، در یک لحظه شاد و خسته کننده، از نظر فنی حیرت آور بود
[ترجمه ترگمان]در the، بلافاصله اوج گرفت و خسته شد و از نظر فنی گیج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Now he was out of his Richie Quick fugue, he seemed to have a perspective on the City.
[ترجمه گوگل]حالا او از فوگ ریچی کوئیک خود خارج شده بود، به نظر می رسید که چشم اندازی به شهر دارد
[ترجمه ترگمان]اکنون از Richie Quick his بیرون آمده بود، به نظر می رسید که در شهر دورنمای جالبی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Bach. One Prelude and Fugue from Well-tempered Clavier.
[ترجمه گوگل]باخ یک پیش درآمد و فوگ از Clavier خوش خلق
[ترجمه ترگمان]باخ یه \"prelude\" و \"fugue\" از \"Well\" - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Fugue is a type of contrapuntal compositions for particular number of parts or voices.
[ترجمه گوگل]فوگ نوعی از ترکیب بندی های مخالف برای تعداد خاصی از قطعات یا صداها است
[ترجمه ترگمان]Fugue نوعی از ترکیب contrapuntal برای تعدادی از اجزا یا صداهای خاص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Can you transpose this fugue into G major?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید این فوگ را به G ماژور منتقل کنید؟
[ترجمه ترگمان]- می توانیم این fugue را به صورت G بگذاریم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Can you transpose this fugue into g major?
[ترجمه گوگل]آیا می‌توانید این فوگ را به G ماژور تبدیل کنید؟
[ترجمه ترگمان]- می توانیم این fugue را به عنوان مثال مورد نظر قرار دهیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I'm going to play you a Bach fugue.
[ترجمه گوگل]من برایت یک فوگ باخ بازی می کنم
[ترجمه ترگمان]میخوام تو رو \"باخ fugue\" بازی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This scene always feeling like Jiaoren prominent collarbone, fugue in four of the last fold.
[ترجمه گوگل]این صحنه همیشه شبیه به استخوان ترقوه برجسته جیائورن، فوگ در چهار تا آخر
[ترجمه ترگمان]این صحنه همیشه مثل Jiaoren استخوان ترقوه برجسته در چهار برابر آخرین حلقه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Through decoding "spirit of fugue in variation of symphony", we can see fugue nonesuch in his symphony.
[ترجمه گوگل]از طریق رمزگشایی «روح فوگ در تنوع سمفونی»، می‌توان در سمفونی او فوگ را مشاهده کرد
[ترجمه ترگمان]از طریق رمزگشایی \"روح فوگ در تغییر سمفونی\"، می توانیم فوگ nonesuch را در سمفونی خود مشاهده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She will phrase fugue of Bach's in these days.
[ترجمه گوگل]او در این روزها فوگ باخ را بیان خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]و fugue باخ را در این روزها نقل خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I've finished my Toccata but I have no fugue .
[ترجمه گوگل]من توکاتای خود را تمام کردم اما فوگی ندارم
[ترجمه ترگمان]من Toccata را تمام کرده ام، اما هیچ fugue ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This compositional style is exemplified by this fugue.
[ترجمه گوگل]این سبک ترکیبی با این فوگ نمونه است
[ترجمه ترگمان]این سبک ترکیبی توسط این fugue نمایش داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نوعی الت بادی موسیقی (اسم)
fugue

انگلیسی به انگلیسی

• type of musical composition
a fugue is a piece of music that begins with a short, simple tune, which is then repeated by other voices or instrumental parts with small variations; a technical term in music.

پیشنهاد کاربران

واکنش گریز ( اسم ) : دوره از دست دادن حافظه که در طی آن، بیمار محیط معمولی خود را ترک می کند و بی هدف سرگردان می شود یا زندگی جدیدی را در جای دیگری آغاز می کند.
گریز: یک دوره کوتاه که به نظر می رسد فرد در حالت نیمه هشیار است، گاهی اوقات به یک فعالیت عادی می پردازد و پس از آن هیچ حافظه ای برای وقایع در آن دوره ندارد. این وضعیت به طور معمول با صرع در ارتباط است اما ممکن است در شرایط دیگری مانند مسمومیت با الکل و تهییج کاتاتونیک نیز رخ دهد.
فرار یا گریز از منزل یا محیط معمول زندگی که معمولاً با ناهوشیاری و حتی بروز صرع یا اختلال روانی هیستری هم ممکن است همراه باشد ( روانشناسی )
گریز

بپرس