fueling


علوم دریایى : سوخت گیرى

جمله های نمونه

1. on the way, we stopped three times for fueling and rest
در راه سه بار برای سوخت گیری و استراحت توقف کردیم.

2. Progress was slow, fueling concerns that the stadium would not be finished on time.
[ترجمه گوگل]پیشرفت آهسته بود و این نگرانی ها را افزایش داد که استادیوم به موقع تمام نشود
[ترجمه ترگمان]پیشرفت کند بود و نگرانی ها مبنی بر اینکه استادیوم به موقع تمام نخواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They are fueling a car with petrol.
[ترجمه گوگل]دارند به ماشین بنزین می زنند
[ترجمه ترگمان]آن ها با بنزین به یک خودرو تغذیه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Factors fueling the avid interest in e-commerce run the gamut of the business process.
[ترجمه گوگل]عواملی که علاقه شدید به تجارت الکترونیک را دامن می زند، طیف وسیعی از فرآیند کسب و کار را در بر می گیرد
[ترجمه ترگمان]عواملی که به منافع مشتاق تجارت الکترونیک دامن می زنند، حیطه فرآیند کسب وکار را اداره می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The international market also is fueling growth.
[ترجمه گوگل]بازار بین المللی نیز به رشد دامن می زند
[ترجمه ترگمان]بازار بین المللی نیز به رشد دامن می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. By all accounts, technology is largely responsible for fueling the self-employment trend among the disabled.
[ترجمه گوگل]با همه حساب ها، فناوری تا حد زیادی مسئول دامن زدن به روند خوداشتغالی در میان معلولان است
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، تکنولوژی تا حد زیادی مسئول سوخت گیری مجدد روند اشتغال در میان افراد معلول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The surge of profits fueling the stock market boom refuses to slacken.
[ترجمه گوگل]افزایش سود که به رونق بازار سهام دامن می زند، نمی تواند کاهش یابد
[ترجمه ترگمان]افزایش سود که به رونق بازار سهام دامن می زند از سست شدن مجدد سر باز می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Nevertheless, the issue now is fueling the effort to delay or block the appointment of Lake as CIA director.
[ترجمه گوگل]با این وجود، این موضوع اکنون به تلاش برای به تاخیر انداختن یا جلوگیری از انتصاب لیک به عنوان مدیر سیا دامن می زند
[ترجمه ترگمان]با این وجود، این مساله اکنون به تلاش برای تاخیر یا مسدود کردن انتصاب لیک به عنوان رئیس سازمان سیا دامن می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Fueling up can decrease errors, increase productivity, improve your mood and prevent binge eating later on.
[ترجمه گوگل]سوخت گیری می تواند خطاها را کاهش دهد، بهره وری را افزایش دهد، خلق و خوی شما را بهبود بخشد و بعداً از پرخوری جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]رشد کردن می تواند اشتباه ات را کاهش دهد، بهره وری را افزایش دهد، حالت خود را بهبود بخشد و از پرخوری اجتناب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A strong currency is also fueling prospects for moderating consumer prices and falling rates.
[ترجمه گوگل]یک ارز قوی همچنین چشم انداز تعدیل قیمت مصرف کننده و کاهش نرخ ها را تقویت می کند
[ترجمه ترگمان]ارز قوی نیز به چشم اندازه ای سوخت گیری برای تعدیل قیمت مصرف کنندگان و کاهش قیمت ها اشاره دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Fundamentalism of all persuasions is corrupting governments and fueling fear and resentment.
[ترجمه گوگل]بنیادگرایی از هر نظر، باعث فساد دولت ها و دامن زدن به ترس و رنجش می شود
[ترجمه ترگمان]عدم تمایل آن ها فاسد کردن دولت ها و ترس و بیزاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Fueling much of the boom in property prices has been easy money from Chinese state lenders.
[ترجمه گوگل]بخش اعظمی از رونق قیمت ملک، پول آسان وام دهندگان دولتی چین بوده است
[ترجمه ترگمان]افزایش بیشتر رونق در قیمت املاک از وام دهندگان دولت چین بسیار آسان بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Fueling the citification of Indiana has been an expanding, remarkably diversified manufacturing and service company.
[ترجمه گوگل]ایندیانا یک شرکت تولیدی و خدماتی در حال گسترش و متنوع بوده است
[ترجمه ترگمان]Fueling the در ایالت ایندیانا، یک شرکت تولیدی و تولیدی بسیار متنوع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. 'A growing middle class is what's fueling China, ' said Kurt Piemonte, associate director of career and professional development at Harvard Business School.
[ترجمه گوگل]کورت پیمونته، معاون مدیر توسعه شغلی و حرفه ای در مدرسه بازرگانی هاروارد، گفت: «طبقه متوسط ​​رو به رشد چیزی است که به چین دامن می زند
[ترجمه ترگمان]کورت Piemonte، مدیر عامل توسعه حرفه ای و حرفه ای دانشکده کسبوکار هاروارد، گفت که طبقه متوسط رو به رشد چین چیزی است که به چین دامن می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• filling with fuel

پیشنهاد کاربران

تشدید، تقویت، تحریک، تغذیه، سوخت رسانی
تشدیدکننده، تقویت کننده، محرک، برانگیزاننده، مغذی، مسبب
سبب شده باعث شده

بپرس