fuel tank

جمله های نمونه

1. There was a sudden flare as a fuel tank exploded.
[ترجمه گوگل]با انفجار یک مخزن سوخت ناگهان شعله ور شد
[ترجمه ترگمان]زمانی که یک تانک سوخت منفجر شد، یک flare ناگهانی رخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The fuel tank has a capacity of 40 litres.
[ترجمه گوگل]ظرفیت مخزن سوخت 40 لیتر است
[ترجمه ترگمان]ظرفیت این مخزن ۴۰ لیتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Also on the small side is the 14-gallon fuel tank.
[ترجمه گوگل]همچنین در سمت کوچک مخزن سوخت 14 گالن قرار دارد
[ترجمه ترگمان]همچنین در سمت کوچک، مخزن سوخت ۱۴ لیتری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Revised bodywork and a bigger 17-litre fuel tank complete the picture.
[ترجمه گوگل]بدنه اصلاح شده و مخزن سوخت 17 لیتری بزرگتر تصویر را کامل می کند
[ترجمه ترگمان]Revised bodywork و یک مخزن سوخت ۱۷ لیتری، تصویر را کامل کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A 34 gallon fuel tank was placed below the cabin floor.
[ترجمه گوگل]یک مخزن سوخت 34 گالن زیر کف کابین قرار داده شده بود
[ترجمه ترگمان]مخزن بنزین ۳۴ گالن در زیر کابین ناخدا قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If there was a spare fuel tank she didn't know about it.
[ترجمه گوگل]اگر مخزن سوخت یدکی وجود داشت، او از آن خبر نداشت
[ترجمه ترگمان]اگر یک مخزن سوخت اضافی وجود داشت، او در این مورد چیزی نمی دانست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Do you know of an auxiliary fuel tank kit for the Ninety?
[ترجمه گوگل]آیا کیت مخزن سوخت کمکی برای نود می شناسید؟
[ترجمه ترگمان]آیا شما از یک جعبه مخزن سوخت کمکی برای نود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Gasoline, aviation fuel, heating oil, and diesel fuel tank farms are always located near centers of demand.
[ترجمه گوگل]مزارع مخازن بنزین، سوخت حمل و نقل هوایی، نفت گرمایشی و سوخت دیزل همیشه در نزدیکی مراکز تقاضا قرار دارند
[ترجمه ترگمان]بنزین، سوخت هواپیما، نفت گرمایشی، و انبارهای سوخت دیزل همیشه در نزدیکی مراکز تقاضا قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Seconds after the car crashed, its fuel tank exploded.
[ترجمه گوگل]چند ثانیه پس از تصادف خودرو، مخزن سوخت آن منفجر شد
[ترجمه ترگمان]چند ثانیه بعد از سقوط اتومبیل، مخزن سوخت آن منفجر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We know that the forward part of the fuel tank failed.
[ترجمه گوگل]می دانیم که قسمت جلوی باک سوخت خراب شده است
[ترجمه ترگمان]ما می دانیم که قسمت جلو مخزن سوخت شکست خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Why is it important to vent the fuel tank before setting off on a boat dive?
[ترجمه گوگل]چرا مهم است که مخزن سوخت را قبل از حرکت در قایق تخلیه کنید؟
[ترجمه ترگمان]چرا قبل از حرکت قایق باید مخزن سوخت را تخلیه کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Both versions have the same size fuel tank, which, at 5 gallons, is on the small side.
[ترجمه گوگل]هر دو نسخه دارای مخزن سوخت یکسان هستند که با 5 گالن، در سمت کوچک قرار دارد
[ترجمه ترگمان]هر دو نسخه دارای یک مخزن سوخت مشابه هستند که در ۵ گالن در قسمت کوچکی قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The trouble was the improperly designed fuel tank; this tended to fracture, particularly after rear-end collisions.
[ترجمه گوگل]مشکل طراحی نادرست مخزن سوخت بود این تمایل به شکستگی داشت، به ویژه پس از برخورد از عقب
[ترجمه ترگمان]مشکل، مخزن سوخت طراحی شده نامناسب بود؛ این مخزن به ویژه بعد از برخورد با انتهای عقبی، منجر به شکستگی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The contract is for fuel tank access covers for the complete range of Airbus aircraft.
[ترجمه گوگل]این قرارداد برای پوشش های دسترسی به مخزن سوخت برای طیف کامل هواپیماهای ایرباس است
[ترجمه ترگمان]قرارداد مربوط به پوشش دسترسی مخزن سوخت برای محدوده کامل هواپیماهای ایرباس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I think the fuel tank is leaking.
[ترجمه گوگل]فکر کنم باک بنزین نشتی داره
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم که مخزن سوخت چکه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• compartment for storing fuel

پیشنهاد کاربران

fuel tank 2
fuel tank
fuel tank 1 ( n ) ( fyuəl t�ŋk )
fuel tank
قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی:
hood ( American ) / bonnet ( British ) = کاپوت
headlight / headlamp ( British ) = چراغ جلو
taillight / rear light ( British ) = چراغ عقب
front bumper = سپر جلو
...
[مشاهده متن کامل]

rear bumper = سپر عقب
windscreen ( British ) / windshield ( American ) = شیشه جلو
rear window = شیشه عقب
side window = شیشه بغل
windscreen wiper ( British ) / windshield wiper ( American ) = برف پاک کن
roof = سقف
sunroof = پنجره سقفی
roofrack = باربند

trunk ( American ) / boot ( British ) = صندوق عقب
antenna ( American ) / aerial ( British ) = آنتن
tailpipe / exhaust / exhaust pipe = لوله اگزوز
wing ( British ) / fender ( American ) = گلگیر
tire ( American ) / tyre ( British ) = چرخ
hubcap / wheel cover / wheel trim = قالپاق
spare tire / spare tyre = لاستیک زاپاس
chassis = شاسی
number plate ( British ) / license plate ( American ) = پلاک
gas pedal ( American ) / accelerator ( British ) = پدال گاز
brake pedal = پدال ترمز
clutch = کلاچ
emergency brake ( American ) / handbrake ( British ) = ترمز دستی
brake pad = لنت ترمز
wing mirror ( British ) / side - view mirror ( American ) = آینه بغل
rear - view mirror = آینه وسط
steering wheel = فرمان
horn = بوق
ignition = استارت
gear lever ( British ) / gear stick ( British ) / gear shift ( American ) = دسته دنده
instrument panel = صفحه نشانگر آمپر ها
milometer ( British ) / mileometer ( British ) / odometer ( American ) / the clock ( informal ) = کیلومتر شمار
speedometer = سرعت سنج
fuel gauge = آمپر سوخت
tachometer / rev counter = تاکومتر، دور سنج موتور
satnav / sat nav ( satellite navigation ) = مسیریاب، مکان یاب
glove compartment / glove box = جعبه داشبورد
dashboard = داشبورد
seat belt = کمربند ایمنی
door handle = دستگیره در
cooler = کولر
heater = بخاری
air vent = دریچه کولر ( و بخاری )
headrest = پشت سری صندلی
visor = آفتاب گیر
driver's seat = صندلی راننده
passenger seat = صندلی شاگرد
stop light / brake light = چراغ ترمز
reversing light ( British ) / backup light ( American ) = چراغ دنده عقب
turn signal ( American ) / indicator ( British ) / blinker ( informal ) = راهنما
oil filter = فیلتر روغن
air filter = فیلتر هوا
radiator = رادیاتور
fuel tank = باک بنزین
gas cap / filler cap = درپوش باک بنزین
spark plug / sparking plug = شمع
fuel injection system = کاربُراتور
radiator hose = شلنگ رادیاتور
fan belt / serpentine belt / alternator belt = تسمه پروانه، تسمه دینام
timing belt = تسمه تایم
alternator = دینام
cylinder = سیلندر
piston = پیستون
gearbox = گیربکس
coolant = مایع خنک کننده
airbag = کیسه هوا
automatic transmission ( AT ) = دنده اتوماتیک
manual transmission ( MT ) = گیربکس دستی، دنده دستی

باک ماشین

بپرس