🔸 معادل فارسی:
دست بردن در اعداد / آمارسازی / وارونه کردن داده ها / تقلب در محاسبات
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( مالی/آماری – غیررسمی ) :**
دستکاری عمدی اعداد یا داده ها برای رسیدن به نتیجه ی دلخواه.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: The company fudged the numbers to look more profitable.
شرکت اعداد رو دستکاری کرد تا سودآورتر به نظر برسه.
2. ** ( اجتماعی – انتقادی ) :**
اشاره به کسی که آمار یا اطلاعات رو عمداً غلط یا گمراه کننده ارائه می دهد.
مثال: Politicians often fudge the numbers in their speeches.
سیاستمدارها اغلب آمار رو دستکاری می کنن توی سخنرانی هاشون.
3. ** ( ادبی – استعاری ) :**
بیان تصویری برای کسی که واقعیت رو با �شیرینی� یا �فاج� می پوشاند تا خوشایندتر جلوه کند.
مثال: He fudged the numbers to hide the losses.
او اعداد رو دستکاری کرد تا ضررها رو پنهان کنه.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
manipulate the figures – cook the books – falsify data – misrepresent – distort statistics
دست بردن در اعداد / آمارسازی / وارونه کردن داده ها / تقلب در محاسبات
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( مالی/آماری – غیررسمی ) :**
دستکاری عمدی اعداد یا داده ها برای رسیدن به نتیجه ی دلخواه.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: The company fudged the numbers to look more profitable.
شرکت اعداد رو دستکاری کرد تا سودآورتر به نظر برسه.
2. ** ( اجتماعی – انتقادی ) :**
اشاره به کسی که آمار یا اطلاعات رو عمداً غلط یا گمراه کننده ارائه می دهد.
مثال: Politicians often fudge the numbers in their speeches.
سیاستمدارها اغلب آمار رو دستکاری می کنن توی سخنرانی هاشون.
3. ** ( ادبی – استعاری ) :**
بیان تصویری برای کسی که واقعیت رو با �شیرینی� یا �فاج� می پوشاند تا خوشایندتر جلوه کند.
مثال: He fudged the numbers to hide the losses.
او اعداد رو دستکاری کرد تا ضررها رو پنهان کنه.
________________________________________
🔸 مترادف ها: