🔸 معادل فارسی:
اشتباهات فاجعه بار / خراب کاری های جدی / آدم های بی عرضه یا خراب کار
در زبان محاوره ای:
گندکاری، افتضاح، خراب کاری، آدم قاطی یا بی عرضه
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( رفتاری – اشتباه ) :**
اشتباهات جدی یا فاجعه بار، معمولاً ناشی از بی دقتی، بی عرضگی، یا تصمیمات غلط
مثال: That project had too many fuck - ups to recover.
اون پروژه اون قدر گندکاری داشت که دیگه قابل نجات نبود.
2. ** ( شخصی – توهین آمیز ) :**
توصیف فردی که مکرراً اشتباه می کنه یا زندگی اش پر از شکست و بی نظمیه
مثال: He’s such a fuck - up—can’t hold a job for more than a week.
یه آدم بی عرضه ست—یه هفته هم نمی تونه یه کار رو نگه داره.
3. ** ( خودانتقادی – طنزآمیز ) :**
گاهی برای توصیف خود با لحن طنز یا خودسرزنشی
مثال: I made a few fuck - ups, but I’m learning.
چندتا گندکاری کردم، ولی دارم یاد می گیرم.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
mistakes – screw - ups – failures – disasters – blunders
اشتباهات فاجعه بار / خراب کاری های جدی / آدم های بی عرضه یا خراب کار
در زبان محاوره ای:
گندکاری، افتضاح، خراب کاری، آدم قاطی یا بی عرضه
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( رفتاری – اشتباه ) :**
اشتباهات جدی یا فاجعه بار، معمولاً ناشی از بی دقتی، بی عرضگی، یا تصمیمات غلط
مثال: That project had too many fuck - ups to recover.
اون پروژه اون قدر گندکاری داشت که دیگه قابل نجات نبود.
2. ** ( شخصی – توهین آمیز ) :**
توصیف فردی که مکرراً اشتباه می کنه یا زندگی اش پر از شکست و بی نظمیه
مثال: He’s such a fuck - up—can’t hold a job for more than a week.
یه آدم بی عرضه ست—یه هفته هم نمی تونه یه کار رو نگه داره.
3. ** ( خودانتقادی – طنزآمیز ) :**
گاهی برای توصیف خود با لحن طنز یا خودسرزنشی
مثال: I made a few fuck - ups, but I’m learning.
چندتا گندکاری کردم، ولی دارم یاد می گیرم.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
گنده کاری ها