fryer

/ˈfraɪər//ˈfraɪə/

معنی: ماهی تابه، سرخ کننده، سرخ کننده چیزهای سرخ کردنی
معانی دیگر: شخص یا چیزی که سرخ میکند، (به ویژه) ماهیتابه، تابه، سر  کننده چیزهای سر  کردنی مثل جوجه وغیره

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: one that fries, esp. a pan for frying food in deep fat.

(2) تعریف: a young chicken that is fit for frying.

جمله های نمونه

1. I've just bought a deep-fat fryer for cooking chips.
[ترجمه گوگل]من به تازگی یک سرخ کن پرچرب برای پخت چیپس خریدم
[ترجمه ترگمان]من همین الان دستگاه سرخ کن رو برای پختن چیپس خریدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. But Percy Fryer says the decision means he's lost his independence.
[ترجمه گوگل]اما پرسی فرایر می گوید این تصمیم به این معناست که او استقلال خود را از دست داده است
[ترجمه ترگمان]اما پرسی fryer می گوید که تصمیم به این معنی است که استقلال خود را از دست داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. For it mistook Darren and Michelle Fryer for a giant heating boiler.
[ترجمه گوگل]چون دارن و میشل فرایر را با یک دیگ گرمایش غول پیکر اشتباه گرفت
[ترجمه ترگمان]برای این کار، درن (درن)و میشل Fryer را به خاطر یک دیگ بخار عظیم به اشتباه بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Does the fryer break down into easily manageable parts?
[ترجمه گوگل]آیا سرخ کن به قطعاتی که به راحتی قابل کنترل هستند تجزیه می شود؟
[ترجمه ترگمان]آیا the به راحتی قطعات قابل مدیریت را تجزیه می کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A traditional fish fryer will wrap your order in yesterday's newspaper.
[ترجمه گوگل]ماهی سرخ کن سنتی سفارش شما را در روزنامه دیروز می پیچد
[ترجمه ترگمان]یک ماهی سنتی سفارش شما را در روزنامه دیروز به پایان خواهد رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Most students, they work on the fryer at KFC, but you bussed tables at Il Picador to support yourself.
[ترجمه گوگل]اکثر دانش‌آموزان، آنها روی سرخ‌کن در KFC کار می‌کنند، اما شما برای تامین هزینه‌های خود، میزهای اتوبوسی را در Il Picador سوار می‌کنید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از دانشجویان، در رستوران fryer در KFC کار می کنند، اما شما با اتوبوس برای پشتیبانی از خودتان میزه ای بکشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. So, he's out back cleaning the fryer.
[ترجمه گوگل]بنابراین، او برای تمیز کردن سرخ کن بیرون آمده است
[ترجمه ترگمان]خب، اون بیرون داره دستگاه سرخ کن رو تمیز می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Thailand exported low fryer to constitute a challenge to fryer exit of China to day.
[ترجمه گوگل]تایلند سرخ کن کم صادر کرد تا امروز چالشی برای خروج سرخ کن از چین باشد
[ترجمه ترگمان]تایلند fryer پایینی صادر کرد تا چالشی را برای خروج fryer از چین به امروز تشکیل دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. For this, fryer operator is being planted.
[ترجمه گوگل]برای این کار اپراتور سرخ کن در حال کاشت است
[ترجمه ترگمان]برای این کار اپراتور fryer کاشته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Fryer dismisses the report as "milk and water".
[ترجمه گوگل]فرایر این گزارش را "شیر و آب" رد می کند
[ترجمه ترگمان]Fryer این گزارش را \"شیر و آب\" رد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The fat in the fryer had heated all right.
[ترجمه گوگل]چربی سرخ کن کاملاً گرم شده بود
[ترجمه ترگمان]چربی روی دیگ خیلی گرم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mr Fryer now applies his supple mind to the touchy, tangled issue of racial inequality.
[ترجمه گوگل]آقای فرایر اکنون ذهن منعطف خود را به موضوع حساس و درهم تنیده نابرابری نژادی به کار می گیرد
[ترجمه ترگمان]آقای Fryer در حال حاضر ذهن انعطاف پذیر خود را به مساله پیچیده و پیچیده تبعیض نژادی اعمال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If you want to reuse liquid deep fryer grease and do not have cheesecloth, strain it through a disposable coffee filter.
[ترجمه گوگل]اگر می خواهید دوباره از روغن سرخ کن مایع استفاده کنید و پارچه پنیر ندارید، آن را از فیلتر قهوه یکبار مصرف صاف کنید
[ترجمه ترگمان]اگر می خواهید از گریس عمیق روغن مایع استفاده کنید و not نداشته باشید، از طریق فیلتر یک بار مصرف، آن را فشار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Kitchen Hazards Never leave a chip pan unattended; better still, replace it with a thermostatically-controlled deep fryer.
[ترجمه گوگل]خطرات آشپزخانه هرگز ظرف چیپس را بدون مراقبت رها نکنید بهتر است آن را با یک سرخ کن عمیق با کنترل ترموستاتیک جایگزین کنید
[ترجمه ترگمان]خطرات آشپزخانه هرگز یک ماهی تابه را بدون نظارت رها نمی کند؛ بهتر است آن را با یک fryer عمیق تحت کنترل thermostatically جایگزین کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ماهی تابه (اسم)
saucepan, pan, frier, frying pan, griddle, fryer

سرخ کننده (اسم)
frier, fryer, roaster, toaster

سرخ کننده چیزهای سرخ کردنی (اسم)
fryer

انگلیسی به انگلیسی

• pot used for frying; chicken intended for frying, food intended for frying

پیشنهاد کاربران

fryer ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: سرخ کن
تعریف: وسیله‏ای برای پختن مواد غذایی در روغن داغ

بپرس