1. fruity wine
شرابی که طعم میوه دارد
2. ghamer almolook vaziri's fruity voice
صدای پر طنین قمرالملوک وزیری
3. This shampoo smells fruity and leaves the hair beautifully silky.
[ترجمه گوگل]این شامپو بوی میوه ای دارد و موها را به زیبایی ابریشمی می کند
[ترجمه ترگمان]این شامپو بوی میوه می دهد و مو را به زیبایی نرم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It's described on the label as 'light, fruity wine'.
[ترجمه گوگل]روی برچسب به عنوان "شراب سبک و میوه ای" توصیف شده است
[ترجمه ترگمان]آن بر روی برچسب به عنوان نور، شراب میوه ای توضیح داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The wine has a lively fruity flavour.
[ترجمه گوگل]این شراب دارای طعم میوه ای پر جنب و جوش است
[ترجمه ترگمان] شراب بوی میوه میده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. This wine has a full fruity flavour.
[ترجمه گوگل]این شراب دارای طعم کامل میوه ای است
[ترجمه ترگمان] این شراب طعم میوه آیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. This cheese has a slightly fruity flavour.
[ترجمه گوگل]این پنیر کمی طعم میوه ای دارد
[ترجمه ترگمان]این پنیر یه ذره طعم میوه میده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He was well known for his fruity jokes.
[ترجمه گوگل]او به خاطر شوخی های میوه ای اش معروف بود
[ترجمه ترگمان]اون به خاطر جک های fruity معروف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A fruity quality is common to all wine made from this grape.
[ترجمه گوگل]کیفیت میوه ای در تمام شراب های تهیه شده از این انگور مشترک است
[ترجمه ترگمان]کیفیت میوه ای برای همه شرابی که از این انگور ساخته می شود رایج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This drink is soft and fruity.
[ترجمه گوگل]این نوشیدنی نرم و میوه ای است
[ترجمه ترگمان]این نوشیدنی نرمه و میوه آیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. That drink has a fruity taste.
[ترجمه گوگل]آن نوشیدنی طعم میوه ای دارد
[ترجمه ترگمان] اون نوشیدنی طعم میوه ای داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Jerrold laughed again, a solid, fruity laugh.
[ترجمه گوگل]جرولد دوباره خندید، خنده ای محکم و میوه ای
[ترجمه ترگمان]امت دوباره خندید، خنده ای محکم و میوه ای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. His fruity tenor boomed above the hubbub at rowdy election meetings, at Labour Party conferences, even at formal banquets.
[ترجمه گوگل]تنور میوه ای او در جلسات انتخاباتی پر سر و صدا، در کنفرانس های حزب کارگر، حتی در ضیافت های رسمی بر سر زبان ها افتاد
[ترجمه ترگمان]در جلسات حزب کارگر، حتی در مهمانی های رسمی، که در جلسات حزب کارگر، در کنفرانس های رسمی حزب کارگر، صدای زیر و پر از میوه ای به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Many varieties also have a vegetable or fruity overtone, variously described as cucumber or melon.
[ترجمه گوگل]بسیاری از واریتهها دارای رنگ سبزی یا میوهای هستند که بهصورت مختلف به عنوان خیار یا خربزه توصیف میشود
[ترجمه ترگمان]بسیاری از انواع نیز میوه گیاهی یا میوه ای دارند که به شکل های مختلف به عنوان خیار یا هندوانه توصیف می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید