frowst

/fraʊst//fraʊst/

(انگلیس - عامیانه)، هوای کهنه و کثیف، هوای خفه، بوی ناه، بوی بددراطاق، بوی ناه استنشاق کردن

انگلیسی به انگلیسی

• stale and moldy smell
hot stuffy moldiness

پیشنهاد کاربران

این کلمه که در انگلیسی بریتانیایی و در شرائط و محیط غیر رسمی استفاده می شود هم در نقش اسم و هم در نقش دستوری فعل ظاهر می شود. با استفاده از دیکشنری زیر تعاریف و مثالها چه از خود دیکشنری و چه خارج از آن ترجمه ی سر دستی می شوند:
...
[مشاهده متن کامل]

New Oxford American Dictionary ⬇️
1. ( n - Brit, informal ) a hot, stale, or stuffy atmosphere
یک فضای گرم، با بویی کهنه یا بوی نا یا خفه کننده
Example: 👇
the frowst of a third - class carriage full of sleepy travelers.
فضای گرم و بوی خفه کننده ی یک کالسکه درجه سه پر از مسافران خواب آلود.
2. ( v - intr. ) lounge about in a warm, stuffy atmosphere.
در فضایی گرم و خفه کننده لم دادن ( ولو شدن یا وقت تلف کردن ) ؛ بوی بد و خفه کننده استنشاق کردن
Example 1: 👇
Why should one frowst within four walls on such a night?
چرا یک نفر باید در چنین شبی وقت خود را در این چهار دیواریِ گرم و خفه کننده تلف کند؟
Example 2: 👇
Don't frowst by the fire all day.
تمام روز جلوی آتیش خودت رو گرم و خفه نکن ( یا بوی نا و خفه کننده رو استنشاق نکن ) .
Example 3: 👇
BARBARA: How curious …
HASTINGS: what is curious?
BARBARA: Something I've just thought of. Let's go out in the garden. I hate frowsting here.
* Black Coffee - a play by Agatha Christie
باربارا: چقدر کنجکاوانه…
هاستینگ: چی کنجکاوانه است؟
باربارا: چیزی که من به تازگی بهش فکر کردم. بیا بریم بیرون توی باغ [بهت میگم]. من از خفه شدن از گرما و بوی نا متنفرم.
گفتگوی انتخابی: از نمایشنامه ی #قهوه ی تلخ، # اثر آگاتا کریستی

frowst

بپرس