... [مشاهده متن کامل]
مردم معمولاً از رفتارهایی که از هنجارهای اجتماعی منحرف می شوند، بدشان می آید. این به این دلیل است که جوامع انتظارات خاصی دارند و انحراف از این هنجارها می تواند به عنوان نشانه ای از بی احترامی دیده شود.
**Meaning in Persian:** به معنای نگاه تحقیرآمیز داشتن یا مخالفت کردن با چیزی.
- - -
برخی از فرهنگ ها از بلند صحبت کردن در فضاهای عمومی بدشان می آید، زیرا این عمل به عنوان نقض آداب و معاشرت در نظر گرفته می شود.
**Meaning in Persian:** به معنای مخالفت کردن یا انتقاد از برخی اعمال.
- - -
بسیاری از مردم هنوز از ایده هم زیستی قبل از ازدواج بدشان می آید، زیرا این با باورهای سنتی در تضاد است.
**Meaning in Persian:** به معنای مخالفت کردن یا رد کردن یک ایده.
- - -
دولت معمولاً از اعمال نافرمانی مدنی بدش می آید، زیرا این اعمال قانون گذاری را به چالش می کشند.
**Meaning in Persian:** به معنای مخالفت یا discouraged کردن یک عمل یا رفتار خاص.
- - -
در بسیاری از محیط های کاری، دیر رسیدن بد شمرده می شود، زیرا نشان دهنده کمبود حرفه ای بودن است.
**Meaning in Persian:** به معنای در نظر گرفتن چیزی به عنوان نامناسب یا غیرحرفه ای.
- - -
برخی از افراد از استفاده از تکنولوژی در طول وعده های غذایی بدشان می آید، زیرا باور دارند که این کار تعامل اجتماعی را خراب می کند.
**Meaning in Persian:** به معنای انتقاد یا مخالفت کردن با چیزی.
- - -
عمل شایعه سازی معمولاً در محیط های حرفه ای بد شمرده می شود، زیرا می تواند روابط و شهرت ها را آسیب بزند.
**Meaning in Persian:** به معنای تحقیر کردن یا مخالفت با چیزی.
- - -
در برخی از کشورها، نمایش های عمومی عشق و محبت بد شمرده می شود، به ویژه در مناطق محافظه کار.
**Meaning in Persian:** به معنای مخالفت یا یافتن چیزی به عنوان نامناسب.
- - -
ایده کار کردن از خانه زمانی در بسیاری از صنایع بد شمرده می شد، اما پاندمی آن دیدگاه را تغییر داده است.
**Meaning in Persian:** به معنای مخالفت یا نشان دادن احساسات منفی نسبت به چیزی.
- - -
برخی از انتخاب های مد معمولاً در جوامع محافظه کار بد شمرده می شود، زیرا به عنوان خیلی تجملی یا نامناسب دیده می شوند.
**Meaning in Persian:** به معنای مخالفت کردن یا قضاوت منفی کردن چیزی.
- - -
مورد بی توجهی قرار گرفتن
خلاف عرف و ناپسند بودن
به چشم بد دیده شدن
عیب و عار بودن
I don't know why laughing is frowned upon in their house!
عیب و عار بودن
ممنوع به عمل آورده شده، ممنوع به حساب آمده
مخالفت بودن با چیزی
ناپسند
چیز غیر قابل پذیرش