frown upon


ناپسند شمردن، ناخشنودی نشان دادن، مذموم شمردن

جمله های نمونه

1. Fortune smiles upon the brave and frowns upon the coward.
[ترجمه گوگل]بخت به شجاع لبخند می زند و به ترسو اخم می کند
[ترجمه ترگمان]بخت بر شیطان لبخند می زند و به بزدلی اخم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This practice is frowned upon as being wasteful.
[ترجمه گوگل]این عمل بیهوده است
[ترجمه ترگمان]این تمرین به عنوان wasteful جبین درهم کشیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In her family, any expression of feeling was frowned upon.
[ترجمه بنده] در خانواده او، هر نوع ابراز احساسات زشت تلقی میشد
|
[ترجمه nasim] در خانواده او، هر ابراز احساساتی ناهنجاری محسوب میشد.
|
[ترجمه گوگل]در خانواده او، هر گونه ابراز احساسی نادیده گرفته می شد
[ترجمه ترگمان]در خانواده او حالتی از احساس و احساس به خود گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Even though divorce is legal, it is still frowned upon.
[ترجمه تارا] هرچند طلاق قانونی است، همچنان ناپسند شمرده می شود
|
[ترجمه گوگل]با وجود اینکه طلاق قانونی است، باز هم مورد انتقاد قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]حتی اگر طلاق قانونی باشد، هنوز هم اخم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Smoking is frowned upon in many restaurants.
[ترجمه تارا] سیگار کشیدن در بسیاری از رستوران ها ناپسند شمرده میشود
|
[ترجمه نسیک] سیگارکشیدن در بسیاری از رستوران ها ناهنجاری است.
|
[ترجمه گوگل]سیگار کشیدن در بسیاری از رستوران ها مورد بی مهری قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]سیگار کشیدن در بسیاری از رستوران ها صورت می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Gambling is frowned upon by some church authorities.
[ترجمه گوگل]قمار توسط برخی از مقامات کلیسا نادیده گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]قماربازی توسط برخی از مقامات کلیسا درهم شکسته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Divorce in many communities was allowed, though frowned upon and usually had less to do with incompatibility than with infertility.
[ترجمه گوگل]طلاق در بسیاری از جوامع مجاز بود، هر چند مورد انزجار قرار می گرفت و معمولاً کمتر با ناسازگاری ارتباط داشت تا ناباروری
[ترجمه ترگمان]طلاق در بسیاری از جوامع مجاز بود، هر چند که اخم کرده بود و معمولا کم تر با ناسازگاری با ناباروری خود سروکار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Many a western arbiter of taste frowned upon the above paintings when in the form of gilt-framed reproductions.
[ترجمه گوگل]بسیاری از داوران سلیقه غربی به نقاشی‌های بالا که به شکل بازتولید قاب طلایی بودند، اخم کردند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از arbiter غربی که در شکل قاب عکس های مطلا دیده می شد، در بالای آن نقاشی کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Victorian propriety would have frowned upon such individual excesses.
[ترجمه گوگل]شایستگی ویکتوریایی چنین افراط و تفریط فردی را نادیده می گرفت
[ترجمه ترگمان]در این میان ادب و نزاکت ویکتوریایی با چنین excesses رو به رو می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. These diets are now frowned upon by many medical experts because of their low fibre content.
[ترجمه گوگل]این رژیم ها به دلیل محتوای کم فیبر در حال حاضر توسط بسیاری از متخصصان پزشکی مورد بی مهری قرار گرفته اند
[ترجمه ترگمان]این رژیم غذایی اکنون با بسیاری از کارشناسان پزشکی به خاطر محتوای فیبر کم آن ها، اخم کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And they wore silk socks that would have been frowned upon at the more establishment country clubs in the Hamptons.
[ترجمه گوگل]و آنها جوراب‌های ابریشمی می‌پوشیدند که در کلوپ‌های محلی‌تر در همپتون‌ها با بدبینی مواجه می‌شدند
[ترجمه ترگمان]و آن ها جوراب ابریشمی به تن داشتند که در تمام کلوب های خصوصی همپتون هم اخم کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Corpus-Based Systems For a long time the use of probabilistic information in linguistic systems has been frowned upon by the linguistic community.
[ترجمه گوگل]سیستم‌های مبتنی بر پیکره برای مدت طولانی استفاده از اطلاعات احتمالی در سیستم‌های زبانی توسط جامعه زبان‌شناختی مورد بی‌اعتنایی قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]سیستم های مبتنی بر Corpus برای مدت طولانی استفاده از اطلاعات احتمالاتی در سیستم های زبانی از سوی جامعه زبانی صورت پذیرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. None doubted his ability, but Hardaker frowned upon his frankness.
[ترجمه گوگل]هیچ کس در توانایی او شک نداشت، اما هارداکر به صراحت او اخم کرد
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز به توانایی او شک نداشت، اما Hardaker بر صداقت او اخم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In my mother's day, kissing in public was severely frowned upon.
[ترجمه گوگل]در روز مادرم، بوسیدن در ملاء عام به شدت مورد انتقاد قرار می گرفت
[ترجمه ترگمان]در روز مادرم، بوسیدن در ملا عام به شدت اخم کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Debauchery is not exactly frowned upon in the court of the pleasure-loving King Charles.
[ترجمه گوگل]در دربار شاه چارلز لذت‌پرور، فسق و هتک حرمتی نمی‌شود
[ترجمه ترگمان]debauchery دقیقا در دربار پادشاه خرسند شاه چارلز اخم نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

به این معناست که چیزی را ناپسند یا نامطلوب بدانید یا آن را رد کنید. این عبارت اغلب نشان دهنده قضاوت یا مخالفت بر اساس هنجارهای اجتماعی یا فرهنگی است.
به صورت نمادین، نشان دهنده عدم تایید بدون محکومیت صریح است که اغلب انتقاد غیرمستقیم یا دلسردی را بیان می کند.
...
[مشاهده متن کامل]

این عبارت معمولاً برای توصیف قوانین و انتظارات اجتماعی یا سازمانی استفاده می شود. اغلب لحن رسمی یا نیمه رسمی دارد و به مرزهای رفتار قابل قبول اشاره می کند.
مترادف: Disapprove of, look down on, discourage, criticize.
مثال؛
"The community tends to frown upon loud music late at night. "
"Many cultures frown upon public displays of affection. "

### 1. **English:**
People often frown upon behaviors that deviate from social norms. This is because societies have established certain expectations, and deviation from these norms can be seen as a sign of disrespect.
...
[مشاهده متن کامل]

**Persian:**
مردم معمولاً از رفتارهایی که از هنجارهای اجتماعی منحرف می شوند، بدشان می آید. این به این دلیل است که جوامع انتظارات خاصی دارند و انحراف از این هنجارها می تواند به عنوان نشانه ای از بی احترامی دیده شود.
**Meaning in English:** To look down on or disapprove of something.
**Meaning in Persian:** به معنای نگاه تحقیرآمیز داشتن یا مخالفت کردن با چیزی.
- - -
### 2. **English:**
Some cultures frown upon the act of speaking loudly in public spaces, as it is considered a breach of etiquette.
**Persian:**
برخی از فرهنگ ها از بلند صحبت کردن در فضاهای عمومی بدشان می آید، زیرا این عمل به عنوان نقض آداب و معاشرت در نظر گرفته می شود.
**Meaning in English:** To disapprove of or criticize certain actions.
**Meaning in Persian:** به معنای مخالفت کردن یا انتقاد از برخی اعمال.
- - -
### 3. **English:**
Many people still frown upon the idea of cohabitation before marriage, as it conflicts with traditional beliefs.
**Persian:**
بسیاری از مردم هنوز از ایده هم زیستی قبل از ازدواج بدشان می آید، زیرا این با باورهای سنتی در تضاد است.
**Meaning in English:** To disapprove of or reject an idea.
**Meaning in Persian:** به معنای مخالفت کردن یا رد کردن یک ایده.
- - -
### 4. **English:**
The government tends to frown upon acts of civil disobedience, as they challenge the rule of law.
**Persian:**
دولت معمولاً از اعمال نافرمانی مدنی بدش می آید، زیرا این اعمال قانون گذاری را به چالش می کشند.
**Meaning in English:** To oppose or discourage a particular action or behavior.
**Meaning in Persian:** به معنای مخالفت یا discouraged کردن یک عمل یا رفتار خاص.
- - -
### 5. **English:**
In many workplaces, arriving late is frowned upon, as it suggests a lack of professionalism.
**Persian:**
در بسیاری از محیط های کاری، دیر رسیدن بد شمرده می شود، زیرا نشان دهنده کمبود حرفه ای بودن است.
**Meaning in English:** To consider something as inappropriate or unprofessional.
**Meaning in Persian:** به معنای در نظر گرفتن چیزی به عنوان نامناسب یا غیرحرفه ای.
- - -
### 6. **English:**
Some individuals frown upon the use of technology during meals, believing that it ruins the social interaction.
**Persian:**
برخی از افراد از استفاده از تکنولوژی در طول وعده های غذایی بدشان می آید، زیرا باور دارند که این کار تعامل اجتماعی را خراب می کند.
**Meaning in English:** To criticize or object to something.
**Meaning in Persian:** به معنای انتقاد یا مخالفت کردن با چیزی.
- - -
### 7. **English:**
The practice of gossiping is often frowned upon in professional environments, as it can damage relationships and reputations.
**Persian:**
عمل شایعه سازی معمولاً در محیط های حرفه ای بد شمرده می شود، زیرا می تواند روابط و شهرت ها را آسیب بزند.
**Meaning in English:** To look down on or disapprove of something.
**Meaning in Persian:** به معنای تحقیر کردن یا مخالفت با چیزی.
- - -
### 8. **English:**
In some countries, public displays of affection are frowned upon, especially in conservative areas.
**Persian:**
در برخی از کشورها، نمایش های عمومی عشق و محبت بد شمرده می شود، به ویژه در مناطق محافظه کار.
**Meaning in English:** To disapprove or find something inappropriate.
**Meaning in Persian:** به معنای مخالفت یا یافتن چیزی به عنوان نامناسب.
- - -
### 9. **English:**
The idea of working from home was once frowned upon in many industries, but the pandemic has changed that view.
**Persian:**
ایده کار کردن از خانه زمانی در بسیاری از صنایع بد شمرده می شد، اما پاندمی آن دیدگاه را تغییر داده است.
**Meaning in English:** To disapprove or show negative feelings toward something.
**Meaning in Persian:** به معنای مخالفت یا نشان دادن احساسات منفی نسبت به چیزی.
- - -
### 10. **English:**
Certain fashion choices are often frowned upon in conservative communities, as they are seen as too extravagant or inappropriate.
**Persian:**
برخی از انتخاب های مد معمولاً در جوامع محافظه کار بد شمرده می شود، زیرا به عنوان خیلی تجملی یا نامناسب دیده می شوند.
**Meaning in English:** To disapprove of or judge something negatively.
**Meaning in Persian:** به معنای مخالفت کردن یا قضاوت منفی کردن چیزی.
- - -
These sentences illustrate the usage of "frown upon" and its variations in different contexts.

تقبیح کردن
ناهنجاری
ناپسند شمردن ، ناپسند دانستن
نکوهیده
خلاف عرف دانستن
ممنوع بودن
ناپسند
کم لطفی کردن به، کم توجهی کردن به
To not approve of sth
Ex ) Failure to attend classes is frowned upon.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس