1. Keep away frow your thoughts of things that are past and done, for thinking of the past wakes regret and pain.
[ترجمه گوگل]از فکر کارهای گذشته و انجام شده دوری کنید، زیرا اندیشیدن به گذشته باعث حسرت و درد می شود
[ترجمه ترگمان]افکار خود را از چیزهایی که گذشته و انجام شده اند دور نگه دارید، چون به گذشته حسرت و درد را از خواب بیدار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]افکار خود را از چیزهایی که گذشته و انجام شده اند دور نگه دارید، چون به گذشته حسرت و درد را از خواب بیدار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Proceeding frow the characteristics of building computer subject question bank in science colleges, the author suggested a model designing method of development tool for general question bank.
[ترجمه گوگل]نگارنده با بررسی ویژگیهای ساخت بانک سوالات کامپیوتری در دانشکدههای علوم، مدلی برای طراحی روش توسعه ابزار برای بانک سوالات عمومی پیشنهاد کرد
[ترجمه ترگمان]مولف، شیوه طراحی مدلی را برای طراحی ابزار توسعه برای بانک سوال عمومی پیشنهاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مولف، شیوه طراحی مدلی را برای طراحی ابزار توسعه برای بانک سوال عمومی پیشنهاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. And frow now on, I'll do what Ican to learn much better!
[ترجمه گوگل]و حالا به بعد، من کاری را انجام خواهم داد که خیلی بهتر یاد بگیرم!
[ترجمه ترگمان]از این رو به بعد، من هر چه زودتر یاد بگیرم، باید چه چیز یاد بگیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از این رو به بعد، من هر چه زودتر یاد بگیرم، باید چه چیز یاد بگیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Frow that moment, everything seemed to marked perfect sense to me.
[ترجمه گوگل]در آن لحظه به نظر می رسید همه چیز برایم کاملاً منطقی بود
[ترجمه ترگمان]در آن لحظه، همه چیز به نظرم معقول می امد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در آن لحظه، همه چیز به نظرم معقول می امد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. We pushed off frow the shore and were soon out to sea.
[ترجمه گوگل]ما از ساحل دور شدیم و به زودی به دریا رفتیم
[ترجمه ترگمان]از ساحل دور شدیم و به زودی به دریا رفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از ساحل دور شدیم و به زودی به دریا رفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Frow the viewpoint of system theory an enterprise is a cell of society.
[ترجمه گوگل]از دیدگاه تئوری سیستم، یک شرکت سلولی از جامعه است
[ترجمه ترگمان]Frow دیدگاه نظریه سیستم یک شرکت یک گروه از جامعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Frow دیدگاه نظریه سیستم یک شرکت یک گروه از جامعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Frow now on, they will find a brand new bumper bag of goodies to make flying fun, in addition to the airline's extenstive inflight entertainment package.
[ترجمه گوگل]از این به بعد، آنها یک کیسه سپر کاملاً جدید از چیزهای خوب پیدا میکنند تا پرواز را سرگرمکننده کنند، علاوه بر بسته تفریحی گسترده این شرکت هواپیمایی
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، آن ها به همراه بسته سرگرمی extenstive inflight شرکت هواپیمایی، یک بسته شکلات جدید به نام \"goodies\" پیدا خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، آن ها به همراه بسته سرگرمی extenstive inflight شرکت هواپیمایی، یک بسته شکلات جدید به نام \"goodies\" پیدا خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Frow the moment I saw your smile, as you opened the door for that young mother and her newborn baby, I knew. I knew that I wanted to share the rest of my life with you.
[ترجمه گوگل]از لحظه ای که لبخندت را دیدم، در را به روی آن مادر جوان و نوزاد تازه متولد شده اش باز کردی، می دانستم می دانستم که می خواهم بقیه زندگی ام را با شما تقسیم کنم
[ترجمه ترگمان]از لحظه ای که در را برای آن مادر جوان و نوزاد تازه متولد شده، دیدم، لبخند تو را دیدم می دونستم که می خوام بقیه عمرم رو با تو در میون بذارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از لحظه ای که در را برای آن مادر جوان و نوزاد تازه متولد شده، دیدم، لبخند تو را دیدم می دونستم که می خوام بقیه عمرم رو با تو در میون بذارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I managed to piece together what had happened frow what he told me.
[ترجمه گوگل]من توانستم آنچه را که او به من گفت، اتفاقی که افتاده بود، جمع کنم
[ترجمه ترگمان]سعی کردم آنچه را که به من گفته بود با هم در میان بگذارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سعی کردم آنچه را که به من گفته بود با هم در میان بگذارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. His dreams are often divorced frow reality.
[ترجمه گوگل]رویاهای او اغلب از واقعیت جدا شده است
[ترجمه ترگمان]رویاهای او اغلب از واقعیت جدا شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رویاهای او اغلب از واقعیت جدا شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Never frow even when you are sad because you never know who is falling in love with you smile.
[ترجمه گوگل]هیچوقت اخم نکن حتی وقتی غمگینی چون هیچوقت نمیدونی کی عاشقت میشه لبخند بزن
[ترجمه ترگمان]حتی وقتی غمگین هستی، حتی وقتی که نمی دانی عاشق چه کسی است، لبخند می زنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حتی وقتی غمگین هستی، حتی وقتی که نمی دانی عاشق چه کسی است، لبخند می زنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Pearl layer powder frow fresh water has a strong function of calming and the relatively strong function of anti-gastric ulcers.
[ترجمه گوگل]پودر لایه مروارید آب شیرین دارای عملکرد قوی آرام بخش و عملکرد نسبتا قوی ضد زخم معده است
[ترجمه ترگمان]پودر لایه پرل، آب تازه را با عملکرد قوی ترمیم می کند و عملکرد نسبتا قوی زخم معده دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پودر لایه پرل، آب تازه را با عملکرد قوی ترمیم می کند و عملکرد نسبتا قوی زخم معده دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. As a branch of financial accounting, accounting for income tax is different frow income tax accounting and it deals with the difference between accounting income and taxable income.
[ترجمه گوگل]به عنوان شاخه ای از حسابداری مالی، حسابداری مالیات بر درآمد، حسابداری مالیات بر درآمد متفاوت است و به تفاوت بین درآمد حسابداری و درآمد مشمول مالیات می پردازد
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک شعبه از حسابداری مالی، حسابداری برای مالیات بر درآمد با حسابداری مالیات بر درآمد متغیر است و با تفاوت بین درآمد حسابداری و درآمد مشمول مالیات سر و کار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک شعبه از حسابداری مالی، حسابداری برای مالیات بر درآمد با حسابداری مالیات بر درآمد متغیر است و با تفاوت بین درآمد حسابداری و درآمد مشمول مالیات سر و کار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The calling for the spiritual growth reflects the deep thinking frow the author.
[ترجمه گوگل]درخواست برای رشد معنوی منعکس کننده تفکر عمیق نویسنده است
[ترجمه ترگمان]فراخوانی برای رشد معنوی منعکس کننده تفکر عمیق نویسنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فراخوانی برای رشد معنوی منعکس کننده تفکر عمیق نویسنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید