frottage


(لذت جنسی ناشی از مالیدن خود به بدن دیگری) تن مالی، طرح سایشی

جمله های نمونه

1. To create frottage art, we must touch the object we want to rub over. . .
[ترجمه گوگل]برای ایجاد هنر فروتاژ، باید شیئی را که می‌خواهیم روی آن بمالیم، لمس کنیم
[ترجمه ترگمان]برای خلق آثار هنری، ما باید چیزی که می خواهیم را لمس کنیم را لمس کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There are hand-jobs and oral sex and frottage . . . Theres all these things that you can do that are really pleasurable, that are adult sexual activities, that allow you to be fully intimate.
[ترجمه گوگل]مشاغل دستی و رابطه جنسی دهانی و فروتاژ وجود دارد تمام این کارهایی که می توانید انجام دهید وجود دارد که واقعاً لذت بخش است، فعالیت های جنسی بزرگسالان است که به شما امکان می دهد کاملاً صمیمی باشید
[ترجمه ترگمان]کارهایی وجود دارد و سکس دهانی و اینها چیزهایی هستند که شما می توانید انجام دهید که واقعا لذت بخش هستند، که فعالیت های جنسی بزرگسالان هستند، که به شما این امکان را می دهد که کاملا صمیمی باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Since anal and oral sex, and even frottage, can also transmit various sexually transmitted diseases, having "only slept with virgins" is no guarantee that your partner is free of infection.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که رابطه جنسی مقعدی و دهانی و حتی فروتاژ نیز می‌تواند ناقل بیماری‌های مقاربتی مختلف باشد، «فقط با باکره‌ها بخوابید» تضمینی برای عاری بودن همسرتان از عفونت نیست
[ترجمه ترگمان]از آنجا که سکس دهانی و دهانی و حتی frottage نیز می تواند بیماری های مختلفی را منتقل کند، چون \"تنها با باکره خوابیده\"، تضمینی نیست که شریک شما عاری از عفونت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We did the frottage together and they told us their stories. As a result, in addition to the substance, we create new emotions in the process.
[ترجمه گوگل]ما با هم فروتاژ را انجام دادیم و آنها داستان خود را برای ما تعریف کردند در نتیجه علاوه بر ماده، احساسات جدیدی را در این فرآیند ایجاد می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما frottage را با هم انجام دادیم و آن ها stories را برای ما تعریف کردند در نتیجه، علاوه بر ماده، ما احساسات جدیدی در این فرآیند ایجاد می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I use the pencils for techniques such as cross-hatching, contour and scribble drawing, shading and frottage.
[ترجمه گوگل]من از مدادها برای تکنیک هایی مانند هچ کردن متقاطع، ترسیم کانتور و خط خطی، سایه زدن و فرتاژ استفاده می کنم
[ترجمه ترگمان]من از مداد برای تکنیک هایی مانند hatching، contour و کشیدن scribble، سایه و frottage استفاده می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This afternoon we went to the Losheng Sanatorium and did frottage with the sanatorium residents.
[ترجمه گوگل]امروز بعدازظهر به آسایشگاه لوشنگ رفتیم و با آسایشگاه ها فروتاژ کردیم
[ترجمه ترگمان]بعد از ظهر به کافه Losheng رفتیم و با ساکنان آسایشگاه frottage کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This is the question I want to ask myself most after I watched the photos showing how Japanese frottage artist, Masao Okabe, did frottage.
[ترجمه گوگل]این سوالی است که من می‌خواهم پس از تماشای عکس‌هایی که نشان می‌دهند هنرمند ژاپنی فروتاژ، ماسائو اوکابه، چگونه فروتاژ را انجام داده است، از خودم بپرسم
[ترجمه ترگمان]این سوالی است که من بیشتر بعد از تماشای عکس هایی که نشان می داد یک هنرمند ژاپنی،، Masao Okabe، انجام داد را تماشا کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The concept can be compared to Max Ernst's 9 frottage 10 or Leonardo da Vinci's 11 scribbling 12 and drawings.
[ترجمه گوگل]این مفهوم را می‌توان با 9 فروتاژ 10 مکس ارنست یا 11 خط خطی 12 و نقاشی‌های لئوناردو داوینچی مقایسه کرد
[ترجمه ترگمان]این مفهوم را می توان با Max Ernst ۹ یا لئوناردو داوینچی در ۱۱ و ۱۲ نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• artistic technique which creates textural effects by rubbing crayon or charcoal over paper placed on a rough or textured surface; artwork produced using this technique; act of rubbing against someone or something to obtain sexual stimulation
artwork containing a textured pattern that was created by the frottage process (art)

پیشنهاد کاربران

frottage ( روان شناسی )
واژه مصوب: مالش
تعریف: ← مالش کامی
مالیدن به چیزی یا کسی به منظور لذت جنسی، دو مرد اندام جنسی شان را به هم بمالند.

بپرس