frothily


بطوربی معنی، بی انکه مغزیامعنی داشته باشد

جمله های نمونه

1. Ginger beer effervesces frothily.
[ترجمه گوگل]آبجو زنجبیل کف آلود می جوشد
[ترجمه ترگمان] \"آبجوی\" جینجر frothily
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The champagne poured frothily into the glasses.
[ترجمه گوگل]شامپاین کف آلود داخل لیوان ها ریخت
[ترجمه ترگمان]شامپاین frothily را در لیوان ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Is gum the symptom of brothers mouth disease frothily?
[ترجمه گوگل]آیا آدامس علامت بیماری دهان برادران کف آلود است؟
[ترجمه ترگمان]gum نشونه های دهان برادرها frothily؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. How can the scar that falls frothily just let it go down?
[ترجمه گوگل]چطور می‌تواند زخمی که کف‌آلود می‌افتد، بگذارد پایین بیاید؟
[ترجمه ترگمان]این جای زخم رو چطور می تونه از بین ببره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. So that how do frothily is crus ironed by autocycle vent - pipe?
[ترجمه گوگل]به این ترتیب که چگونه کفی توسط دریچه - لوله اتوسیکلت اتو می شود؟
[ترجمه ترگمان]پس چگونه frothily را با لوله تخلیه autocycle اتو می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The scar that how fire of dispel mouth before last leaves frothily ?
[ترجمه گوگل]زخمی که چگونه آتش دهان را قبل از آخر به صورت کف آلود از بین می برد؟
[ترجمه ترگمان]جای زخم که تا قبل از آخرین برگ ها آتش دهان را روشن می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a frothy manner, in a foamy manner; superficially

پیشنهاد کاربران

بپرس