1. his ears were frostbitten and they had to cut them off
گوش های او یخ زده بود و مجبور شدند آنها را ببرند.
2. Two of the mountain climbers were suffering from frost-bite.
[ترجمه گوگل]دو تن از کوهنوردان از سرمازدگی رنج می بردند
[ترجمه ترگمان]دو نفر از کوهنوردان از گاز یخ زده رنج می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دو نفر از کوهنوردان از گاز یخ زده رنج می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She was fighting off the numbness of frostbite.
[ترجمه گوگل]او در حال مبارزه با بی حسی سرمازدگی بود
[ترجمه ترگمان]اون داشت با بی حسی سرماخوردگی مبارزه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون داشت با بی حسی سرماخوردگی مبارزه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The climbers were all suffering from frostbite.
[ترجمه گوگل]کوهنوردان همگی از سرمازدگی رنج می بردند
[ترجمه ترگمان]کوهنوردان از سرمازدگی از سرمازدگی رنج می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کوهنوردان از سرمازدگی از سرمازدگی رنج می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Two of her toes were amputated because of frostbite.
[ترجمه گوگل]دو انگشت پای او به دلیل سرمازدگی قطع شد
[ترجمه ترگمان]دو انگشت پایش به خاطر سرمازدگی قطع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دو انگشت پایش به خاطر سرمازدگی قطع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. When the ground is frozen, walking on it for extended periods of time can cause frostbite.
[ترجمه گوگل]هنگامی که زمین یخ زده است، راه رفتن روی آن برای مدت طولانی می تواند باعث سرمازدگی شود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که زمین منجمد می شود، راه رفتن بر روی آن برای مدت زمان طولانی می تواند باعث سرمازدگی اندام ها شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هنگامی که زمین منجمد می شود، راه رفتن بر روی آن برای مدت زمان طولانی می تواند باعث سرمازدگی اندام ها شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Exposed areas, such as the nose, ears, and fingers, are more likely to get frostbite.
[ترجمه گوگل]مناطقی که در معرض آن قرار دارند مانند بینی، گوش ها و انگشتان، بیشتر در معرض سرمازدگی هستند
[ترجمه ترگمان]مناطقی مانند بینی، گوش ها و انگشتان، به احتمال بیشتری دچار سرمازدگی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مناطقی مانند بینی، گوش ها و انگشتان، به احتمال بیشتری دچار سرمازدگی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Well, there are jokes about yeast infections, frostbite, liver transplants and cereal variety packs.
[ترجمه گوگل]خوب، شوخی هایی در مورد عفونت های قارچی، سرمازدگی، پیوند کبد و بسته های انواع غلات وجود دارد
[ترجمه ترگمان]خوب، در مورد عفونت های قارچی، سرمازدگی، پیوند کبد و انواع حبوبات چیز زیادی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خوب، در مورد عفونت های قارچی، سرمازدگی، پیوند کبد و انواع حبوبات چیز زیادی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Their inner bark was used to cure frostbite.
[ترجمه گوگل]از پوست داخلی آنها برای درمان سرمازدگی استفاده می شد
[ترجمه ترگمان]پوست درونی آن ها برای درمان سرمازدگی استفاده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پوست درونی آن ها برای درمان سرمازدگی استفاده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. If any white dots appear it's the first sign of frostbite.
[ترجمه گوگل]اگر هر نقطه سفید ظاهر شود، اولین علامت سرمازدگی است
[ترجمه ترگمان]اگر هر نقطه سفید نمایان شود، اولین نشانه از سرمازدگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر هر نقطه سفید نمایان شود، اولین نشانه از سرمازدگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The survivors suffered from frostbite.
[ترجمه گوگل]بازماندگان از سرمازدگی رنج می بردند
[ترجمه ترگمان]survivors از سرمازدگی رنج می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]survivors از سرمازدگی رنج می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Doctors there treated his hands and face for frostbite.
[ترجمه گوگل]پزشکان آنجا دست و صورت او را برای سرمازدگی معالجه کردند
[ترجمه ترگمان]پزشکان دست هایش و صورتش را برای سرمازدگی درمان کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پزشکان دست هایش و صورتش را برای سرمازدگی درمان کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Frostbite is the effect of ice crystals forming within the skin.
[ترجمه گوگل]سرمازدگی اثر تشکیل کریستال های یخ در داخل پوست است
[ترجمه ترگمان]Frostbite تاثیر بلوره ای یخ است که درون پوست شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Frostbite تاثیر بلوره ای یخ است که درون پوست شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. There had been many injuries due to frostbite.
[ترجمه گوگل]بر اثر سرمازدگی صدمات زیادی وارد شده بود
[ترجمه ترگمان]جراحات زیادی به خاطر سرمازدگی وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جراحات زیادی به خاطر سرمازدگی وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Yet he owes his life to this man who, in saving him, has sacrificed his hands to frostbite.
[ترجمه گوگل]با این حال او زندگی خود را مدیون این مرد است که برای نجات او، دستانش را قربانی سرمازدگی کرده است
[ترجمه ترگمان]با این حال، زندگی خود را به این مرد مدیون است که با نجات دادن او، دست های خود را فدای سرما کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، زندگی خود را به این مرد مدیون است که با نجات دادن او، دست های خود را فدای سرما کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید