frontwards


معنی: بطرف جلو
معانی دیگر: سوی جلو، درجلو، درپیش

مترادف ها

بطرف جلو (قید)
forward, frontward, forwards, frontwards

انگلیسی به انگلیسی

• forward; in the direction or toward the front; to the front

پیشنهاد کاربران

بپرس