fronted


داراى قسمت جلو، صف بسته

جمله های نمونه

1. they fronted the enemy at hastings
آنان در هیستینگز با دشمن روبرو شدند.

2. the house was fronted with white stone
روکار خانه از سنگ سپید بود.

پیشنهاد کاربران

بپرس