1. Tremaine is the company's front man in Washington.
[ترجمه گوگل]Tremaine مدیر شرکت در واشنگتن است
[ترجمه ترگمان]Tremaine اولین مرد این شرکت در واشنگتن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Tremaine اولین مرد این شرکت در واشنگتن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Giovanni was alleged to be the front man for a fascist movement.
[ترجمه گوگل]گفته می شد که جیووانی پیشرو یک جنبش فاشیستی است
[ترجمه ترگمان]جو وانی به عنوان اولین فرد برای یک جنبش فاشیستی ادعا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جو وانی به عنوان اولین فرد برای یک جنبش فاشیستی ادعا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He was a good front man, but the real work was done by his team of four assistants.
[ترجمه گوگل]او یک مهاجم خوب بود، اما کار واقعی توسط تیم چهار دستیار او انجام شد
[ترجمه ترگمان]او مرد خوبی بود، اما کارش با تیم چهار دستیار انجام می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او مرد خوبی بود، اما کارش با تیم چهار دستیار انجام می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He was a dynamic band leader and charismatic front man who sang and played saxophone, keyboard and percussion.
[ترجمه گوگل]او یک رهبر گروه پویا و یک فرستنده کاریزماتیک بود که ساکسیفون، کیبورد و سازهای کوبه ای می خواند و می نواخت
[ترجمه ترگمان]او یک رهبر ارکستر پویا و فردی charismatic بود که نوازنده ساکسیفون، کیبورد و پرکاشن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او یک رهبر ارکستر پویا و فردی charismatic بود که نوازنده ساکسیفون، کیبورد و پرکاشن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Start with front man Pauly Fuemana, a New Zealander whose vocal style is almost as difficult to place as his accent.
[ترجمه گوگل]با پائولی فوئمانا، مردی نیوزیلندی شروع کنید که قرار دادن سبک آوازی او تقریباً به اندازه لهجه او دشوار است
[ترجمه ترگمان]شروع کنید با man front که سبک New صدایش تقریبا به اندازه لهجه او مشکل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شروع کنید با man front که سبک New صدایش تقریبا به اندازه لهجه او مشکل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Mr Clayton was simply a front man.
[ترجمه گوگل]آقای کلیتون صرفاً یک مرد جلو بود
[ترجمه ترگمان]آقای کلی تون فقط یک مرد جلو بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آقای کلی تون فقط یک مرد جلو بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. INTERIORSThe City Squire Bryan Ferry, Roxy Music front man and "Slave to Love" songster, is notoriously private.
[ترجمه گوگل]INTERIORSThe City Squire برایان فری، مرد اصلی Roxy Music و ترانه سرای "Slave to Love"، به طور بدنام خصوصی است
[ترجمه ترگمان]Squire شهری INTERIORSThe برایان فری، مرد جبهه موسیقی Roxy و \"برده به عشق\"، آشکارا خصوصی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Squire شهری INTERIORSThe برایان فری، مرد جبهه موسیقی Roxy و \"برده به عشق\"، آشکارا خصوصی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The former adviser now serves as a front man for a large foundation.
[ترجمه گوگل]مشاور سابق اکنون به عنوان مدیر یک بنیاد بزرگ خدمت می کند
[ترجمه ترگمان]مشاور سابق در حال حاضر به عنوان یک مرد جلو برای یک بنیاد بزرگ عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مشاور سابق در حال حاضر به عنوان یک مرد جلو برای یک بنیاد بزرگ عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He was arrested for acting as a front man for a drug cartel.
[ترجمه گوگل]او به دلیل نقش آفرینی در نقش یک کارتل مواد مخدر دستگیر شد
[ترجمه ترگمان]بخاطر اینکه به عنوان یه مافیای مواد مخدر دستگیر شده دستگیر شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بخاطر اینکه به عنوان یه مافیای مواد مخدر دستگیر شده دستگیر شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Improperly, the government has been the Times'broker and front man.
[ترجمه گوگل]به طور نادرست، دولت دلال و پیشروی تایمز بوده است
[ترجمه ترگمان]Improperly، دولت، دلال زمان و مرد جلو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Improperly، دولت، دلال زمان و مرد جلو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. After it becomes apparent to the front man that neither of the men behind him can answer the question, he realizes the middle man saw a black hat in front of him.
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه برای مرد جلویی مشخص شد که هیچ یک از افراد پشت سرش نمی توانند به این سوال پاسخ دهند، متوجه می شود که مرد میانی کلاه سیاهی را در مقابل خود دیده است
[ترجمه ترگمان]بعد از آن، معلوم می شود که هیچ یک از مردان پشت سرش نمی تواند جواب سوال را بدهد، مرد وسطی یک کلاه سیاه جلوی رویش دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بعد از آن، معلوم می شود که هیچ یک از مردان پشت سرش نمی تواند جواب سوال را بدهد، مرد وسطی یک کلاه سیاه جلوی رویش دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Some Oasis fans were sceptical of claims that front man Liam was ill.
[ترجمه گوگل]برخی از طرفداران Oasis نسبت به ادعاهایی مبنی بر بیماری لیام، مرد مقابل شک داشتند
[ترجمه ترگمان]برخی از هواداران واحه تردید داشتند که ادعا کنند که لیام Liam بیمار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برخی از هواداران واحه تردید داشتند که ادعا کنند که لیام Liam بیمار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The directors use the public relations manager a front man to answer any questions from customers.
[ترجمه گوگل]مدیران از مدیر روابط عمومی برای پاسخگویی به سوالات مشتریان استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]مدیران از مدیر روابط عمومی یک مرد جلو برای پاسخگویی به سوالات مشتریان استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مدیران از مدیر روابط عمومی یک مرد جلو برای پاسخگویی به سوالات مشتریان استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He is the front man for a criminal gang.
[ترجمه گوگل]او مرد جلوی یک باند جنایتکار است
[ترجمه ترگمان]اون مرد جلو برای یه گروه جنایی هستش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون مرد جلو برای یه گروه جنایی هستش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید