from the outset

جمله های نمونه

1. Certain problems were apparent from the outset.
[ترجمه گوگل]مشکلات خاصی از همان ابتدا مشخص بود
[ترجمه ترگمان]برخی مشکلات از ابتدا آشکار بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It was clear from the outset that there were going to be problems.
[ترجمه گوگل]از همان ابتدا مشخص بود که مشکلاتی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]از ابتدا مشخص بود که مشکلاتی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. From the outset it was clear that he was guilty.
[ترجمه گوگل]از همان ابتدا مشخص بود که او مقصر است
[ترجمه ترگمان]از آغاز امر واضح بود که او گناهکار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I told him at/from the outset I wasn't interested.
[ترجمه گوگل]من از همان ابتدا به او گفتم که علاقه ای ندارم
[ترجمه ترگمان]از همان ابتدا به او گفتم که علاقه ای ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The novel fascinates the reader from the outset.
[ترجمه گوگل]رمان از همان ابتدا خواننده را مجذوب خود می کند
[ترجمه ترگمان]این رمان خواننده را از ابتدا جذب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. From the outset he had put his trust in me, the son of his old friend.
[ترجمه گوگل]او از همان ابتدا به من، پسر دوست قدیمی اش اعتماد کرده بود
[ترجمه ترگمان]از آغاز آغاز اعتماد او به من، پسر دوست قدیمیش، اعتماد او را به من جلب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A straightforward complaints procedure must be established from the outset.
[ترجمه گوگل]یک رویه ساده برای شکایت باید از همان ابتدا ایجاد شود
[ترجمه ترگمان]یک روند شکایت بی پرده باید از ابتدا ایجاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Technical problems dogged our trip from the outset.
[ترجمه گوگل]مشکلات فنی از همان ابتدا سفر ما را متوقف کرد
[ترجمه ترگمان]مشکلات فنی از ابتدا در سفر ما بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Almost from the outset, the extravaganza was beset with difficulties.
[ترجمه گوگل]تقریباً از همان ابتدا، ولخرجی با مشکلاتی همراه بود
[ترجمه ترگمان]تقریبا از همان آغاز، نمایش پر زرق و برق به ستوه آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I made it clear right from the outset that I disapproved.
[ترجمه گوگل]من از همان ابتدا به صراحت اعلام کردم که موافق نیستم
[ترجمه ترگمان]از همان ابتدا آن را روشن کردم که موافق نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The chant was deafeningly clear from the outset.
[ترجمه گوگل]شعار از همان ابتدا به طور کر کننده ای واضح بود
[ترجمه ترگمان]این شعار از ابتدا گوش خراش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You can begin this aspect of training right from the outset, encouraging the puppy to sit in advance of every meal.
[ترجمه گوگل]شما می توانید این جنبه از آموزش را از همان ابتدا شروع کنید و توله سگ را تشویق کنید که قبل از هر وعده غذایی بنشیند
[ترجمه ترگمان]شما می توانید این جنبه از آموزش را درست از ابتدا شروع کنید، توله سگ را به نشستن در برابر هر وعده غذایی تشویق کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. From the outset of the Corsican nationalist movement the real decision-making has mostly been in the hands of armed groups.
[ترجمه گوگل]از آغاز جنبش ملی‌گرایانه کورسی، تصمیم‌گیری واقعی عمدتاً در دست گروه‌های مسلح بوده است
[ترجمه ترگمان]از همان آغاز جنبش ملی گرای کرسی، تصمیم گیری واقعی عمدتا در دست گروه های مسلح بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• since the start, from the beginning

پیشنهاد کاربران

from/at the outset=from athe beginning
خانمها و آقایون گل،
At the start
از همان ابتدا
from the gate ( adv. ) [racecourse jargon]
from the outset, from the beginning
ابتدا به ساکن، از همین اول یا از همون اول

بپرس