from hand to hand


از مالکیت یکنفر به مالکیت کسی دیگر، دست به دست

جمله های نمونه

1. Buckets of water were passed from hand to hand to put the fire out.
[ترجمه گوگل]سطل‌های آب از دست به دست دیگر می‌گشتند تا آتش خاموش شود
[ترجمه ترگمان]buckets آب از دستش به سوی آتش دراز شده بودند تا آتش را خاموش کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She was passed from hand to hand.
[ترجمه گوگل]او از این دست به دست دیگر منتقل شد
[ترجمه ترگمان]دستش را به طرف من دراز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Ross watched as it shuttled between them, going from hand to hand across thirty feet of air.
[ترجمه گوگل]راس تماشا کرد که بین آنها رفت و آمد می کرد و از دستی به دست دیگر در طول سی فوت هوا می رفت
[ترجمه ترگمان]راس آن را دید که بین آن ها قرار گرفت و در فاصله ۳۰ متری هوا قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The workers passed bricks from hand to hand in the construction site.
[ترجمه گوگل]کارگران در محل ساخت و ساز آجرها را دست به دست می کردند
[ترجمه ترگمان]کارگران از دست به دست در محل ساخت وساز دست به دست هم دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They passed bricks from hand to hand.
[ترجمه گوگل]آجرها را دست به دست می کردند
[ترجمه ترگمان]دست به دست هم دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The bricks were passed from hand to hand.
[ترجمه گوگل]آجرها از دستی به دست دیگر منتقل شدند
[ترجمه ترگمان]آجرها را به دست گرفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Finance is the art of passing currency from hand to hand until it finally disappears.
[ترجمه گوگل]امور مالی هنر انتقال ارز از دستی به دست دیگر است تا زمانی که در نهایت ناپدید شود
[ترجمه ترگمان]دارایی، هنر انتقال پول از دست به دست است تا اینکه بالاخره ناپدید شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The book passed from hand to hand, till all the people in the village had read it.
[ترجمه گوگل]کتاب دست به دست شد تا اینکه همه مردم روستا آن را خوانده بودند
[ترجمه ترگمان]کتاب از دست به دست، تا آن که همه مردم ده آن را بخوانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A book that has been passed from hand to hand, from friend to friend, since it first appeared in small bookshops across America.
[ترجمه گوگل]کتابی که از زمانی که برای اولین بار در کتابفروشی های کوچک در سراسر آمریکا ظاهر شد، دست به دست، از دوستی به دوست دیگر منتقل شده است
[ترجمه ترگمان]یک کتاب که از دست به دست دیگر از دوست به دوست داده شده است، از زمانی که اولین بار در bookshops کوچک در سراسر آمریکا ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They lifted earth in baskets, passed bricks from hand to hand and dragged heavy stones with ropes over their shoulders.
[ترجمه گوگل]آنها خاک را در سبدها بلند می کردند، آجرها را از دست به دست می گذراندند و سنگ های سنگین را با طناب روی شانه های خود می کشیدند
[ترجمه ترگمان]آن ها خاک را در سبد گذاشتند، آجر از دست به دست دادند و سنگ سنگین را از روی شانه های خود کشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We closed around him and passed his hat from hand to hand, stuffing it with money.
[ترجمه گوگل]دورش را بستیم و کلاهش را از این دست به آن دست دادیم و آن را پر از پول کردیم
[ترجمه ترگمان]به اطراف نگاه کردیم و کلاهش را از دستش به طرف او دراز کردیم و آن را با پول مخلوط کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. My acquaintances passed a brown bottle from hand to hand.
[ترجمه گوگل]آشنایان من یک بطری قهوه ای رنگ را دست به دست می کردند
[ترجمه ترگمان]دوستان من یک بطری قهوه ای از دست به دست دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Intelligence officials believe the messages were passed from hand to hand repeatedly to obscure any trail back to his hiding place.
[ترجمه گوگل]مقامات اطلاعاتی بر این باورند که این پیام‌ها به طور مکرر از دست به دست دیگر منتقل شده است تا هر ردی از بازگشت به مخفیگاه او پنهان شود
[ترجمه ترگمان]مقامات اطلاعاتی بر این باورند که پیام ها از دست به دست دیگر منتقل شده اند تا هر گونه رد را به جای خود پنهان کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. To learn to juggle, take one ball and practise tossing it from hand to hand in an easy arc.
[ترجمه گوگل]برای یادگیری شعبده بازی، یک توپ را بردارید و تمرین کنید که آن را از دستی به دست دیگر در یک قوس آسان پرتاب کنید
[ترجمه ترگمان]برای یادگیری حرف زدن، یک توپ بردارید و آن را از دست به یک قوس ساده تکان دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The dew vanished from the flowers; they began to lose their freshness and to wilt, passing from hand to hand.
[ترجمه گوگل]شبنم از گلها محو شد آنها شروع به از دست دادن طراوت و پژمرده شدن کردند و از دستی به دست دیگر رفتند
[ترجمه ترگمان]شبنم از گل ها ناپدید شد؛ کم کم طراوت و طراوت خود را از دست دادند و دست به دست هم دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس