1. the frolic preceding the wedding day
جشن و سرور قبل از روز عروسی
2. the students' frolic was interrupted by the stern teacher
معلم عبوس به شلنگ تخته ی شاگردان پایان داد.
3. The children are having a frolic before bedtime.
[ترجمه گوگل]بچه ها قبل از خواب شادی می کنند
[ترجمه ترگمان]بچه ها قبل از خواب سر و کار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. They had a frolic in the country.
[ترجمه گوگل]آنها در کشور شادی داشتند
[ترجمه ترگمان]در این کشور خوشی و خوشی پیدا کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It was just a harmless frolic.
6. The children had a frolic before bedtime.
[ترجمه گوگل]بچه ها قبل از خواب شادی می کردند
[ترجمه ترگمان]بچه ها قبل از خواب سر و کار داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The days of fun and frolic were gone for ever.
[ترجمه گوگل]روزهای تفریح و شادی برای همیشه از بین رفت
[ترجمه ترگمان]روزه ای خوش و خوشی برای همیشه از بین رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Others freak out and enjoy the chance to frolic.
[ترجمه گوگل]دیگران از این فرصت شادی و نشاط لذت می برند
[ترجمه ترگمان]بقیه هم وحشت می کنند و از این فرصت لذت می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. And lo! how doth the brown bear frolic upon a bank of sempiternal moss!
[ترجمه گوگل]و ببین! چگونه خرس قهوه ای بر روی ساحلی از خزه های نیمه شبه میل می کند!
[ترجمه ترگمان]و اینک! چه طور این خرس قهوه ای به یک ساحل خزه sempiternal پناه می برد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Knights joust and frolic.
[ترجمه گوگل]شوالیه ها می چرخند و شادی می کنند
[ترجمه ترگمان] شوالیه ها مبارزه کردن و خوشی کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The children continued to frolic in the street, running up to the Metropolitans, taunting them, and then running away.
[ترجمه گوگل]بچه ها در خیابان به جست و خیز ادامه دادند، به سمت متروپولیتن ها دویدند، آنها را مسخره کردند و سپس فرار کردند
[ترجمه ترگمان]بچه ها همچنان در خیابان ها جست وخیز می کردند و به طرف the می دویدند و آن ها را مسخره می کردند و بعد فرار می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. They chase and frolic, tarry, turn loops; they make croaks, high cries, and rattling sounds.
[ترجمه گوگل]آنها تعقیب می کنند و شادی می کنند، درنگ می کنند، حلقه می زنند آنها غرغر، فریاد بلند، و صداهای تق تق می دهند
[ترجمه ترگمان]سر و کول هم با صدای گرفته و بلند، در حالی که با صدای گرفته و فریادهای بلند خر خر می کنند، با صدای گرفته و خر خر خر خر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Tourists sunbathe and frolic in the ocean.
[ترجمه گوگل]گردشگران در اقیانوس آفتاب می گیرند و شادی می کنند
[ترجمه ترگمان]توریست ها در اقیانوس به سر می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Their frolic in the surf threatened to become ugly.
[ترجمه گوگل]شادی آنها در موج سواری تهدیدی برای زشت شدن بود
[ترجمه ترگمان]آن ها در دریا به سر می بردند و تهدید می کردند که زشت شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید