frizzle

/ˈfrɪzl̩//ˈfrɪzl̩/

معنی: جلزوولز، فر، فر زدن، غذا را سرخ کردن، جزجز کردن، فر دادن مو
معانی دیگر: (هنگام سرخ کردن خوراک) جلز و ولز کردن، دارای فرهای ریز کردن، وز وزی کردن، جلزو وولز، غذا را سر  کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: frizzles, frizzling, frizzled
• : تعریف: to form into small, tight curls.
مشابه: kink
اسم ( noun )
مشتقات: frizzler (n.)
• : تعریف: a small, wiry curl.
مشابه: kink

جمله های نمونه

1. The heat of the sun frizzled everything up.
[ترجمه گوگل]گرمای خورشید همه چیز را به هم ریخت
[ترجمه ترگمان]گرمای خورشید همه چیز را به هم می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The sausages were frizzling in the pan.
[ترجمه گوگل]سوسیس ها در تابه وز می کردند
[ترجمه ترگمان]جلز و ولز در ماهی تابه جلز و ولز کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The bacon is all frizzled up!
[ترجمه گوگل]بیکن تماماً وز شده است!
[ترجمه ترگمان]گوشت خوک all!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In the evening when the arrived home, Frizzle greeted her happily, jumping up and down, barking out his excitement.
[ترجمه گوگل]غروب وقتی به خانه رسید، فریزل با خوشحالی به او سلام کرد، بالا و پایین می پرید و هیجان خود را بیرون می داد
[ترجمه ترگمان]شب که به خانه رسید، با خوشحالی به او خوش آمد گفت، از هیجان بالا و پایین می پرید و از فرط هیجان پارس می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It isn't spoiled. Just frizzle it, and tie your ribbon so the ends come on your forehead a bit, and it will look like the last fashion.
[ترجمه گوگل]خراب نیست فقط آن را موخوره کنید و روبان خود را ببندید تا انتهای آن کمی روی پیشانی شما بیاید و مانند آخرین مد به نظر برسد
[ترجمه ترگمان]خیلی هم خراب نشده فقط به آن برس و روبان آن را ببند تا نوک آن به پیشانی شما برسد، و این مثل آخرین مد به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ms. Frizzle turns the bus into a "Supposatron, " a magical device designed to evaluate guesses.
[ترجمه گوگل]خانم فریزل اتوبوس را به "Supposatron" تبدیل می کند، یک وسیله جادویی که برای ارزیابی حدس ها طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]خانم frizzle اتوبوس را تبدیل به \"Supposatron\" می کند، یک دستگاه جادویی که برای ارزیابی حدس ها طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Frizzle announced that we'd be studying the weather, I thought it would be pretty boring.
[ترجمه گوگل]فریزل اعلام کرد که ما در حال مطالعه آب و هوا هستیم، فکر کردم خیلی کسل کننده خواهد بود
[ترجمه ترگمان]frizzle اعلام کرد که ما در حال مطالعه آب و هوا هستیم، فکر کردم خیلی کسل کننده خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. One time Ms. Frizzle took us on a far-out adventure-all the way to outer space!
[ترجمه گوگل]یک بار خانم فریزل ما را به یک ماجراجویی دور از دسترس برد - تمام راه را به فضا!
[ترجمه ترگمان]یک دفعه خانم frizzle ما را از ماجرای دور و دور خارج کرد - در تمام طول راه تا فضا!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. To help out, Ms. Frizzle turns her into a real vine.
[ترجمه گوگل]برای کمک، خانم فریزل او را به یک تاک واقعی تبدیل می کند
[ترجمه ترگمان]برای کمک به بیرون، خانم \"frizzle\" اون رو تبدیل به یه درخت مو واقعی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She watched the paper curl and frizzle and burn; and presently they were ashes.
[ترجمه گوگل]او نگاه کرد که کاغذ پیچ خورده و وز می کند و می سوزد و در حال حاضر آنها خاکستر بودند
[ترجمه ترگمان]مات و مبهوت کاغذی را که در آن پیچیده شده بود تماشا کرد و بعد خاکستر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Ms. Frizzle activates the Bus's Un-Recycler, taking the class and Murph on a song-filled field trip, where they learn how everyday items are made from recycled trash.
[ترجمه گوگل]خانم فریزل Bus's Un-Recycler را فعال می کند، کلاس و مورف را به یک سفر میدانی پر از آهنگ می برد، جایی که آنها یاد می گیرند که چگونه وسایل روزمره از زباله های بازیافتی ساخته می شوند
[ترجمه ترگمان]خانم frizzle recycler را فعال می کند و کلاس و Murph را در یک سفر می دانی پر از ترانه می خواند، جایی که آن ها یاد می گیرند چگونه اشیا روزمره از زباله های بازیافتی ساخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. When Wanda's little brother accidentally shrinks Ms. Frizzle and the kids, they end up trapped in a bathroom with no way out!
[ترجمه گوگل]وقتی برادر کوچک واندا به طور تصادفی خانم فریزل و بچه‌ها را کوچک می‌کند، آنها در حمامی بدون هیچ راهی به دام می‌افتند!
[ترجمه ترگمان]وقتی برادر کوچک واندا به طور تصادفی خانم frizzle و بچه ها را شکست می دهد، آن ها در یک حمام با هیچ راهی به دام می افتند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. wailed Meg, looking with despair at the uneven frizzle on her forehead.
[ترجمه گوگل]مگ گریه کرد و با ناامیدی به موخوره ناهموار روی پیشانی اش نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]مگ در حالی که با ناامیدی به the کج و معوج پیشانی اش نگاه می کرد، با صدای بلند گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The kids rent a rain forest cocoa tree as an Earth Day present for Ms. Frizzle. But when the harvest arrives, there's only one shriveled cocoa bean! Ms.
[ترجمه گوگل]بچه ها یک درخت کاکائو جنگل بارانی را به عنوان هدیه روز زمین برای خانم فریزل اجاره می کنند اما وقتی برداشت می رسد، فقط یک دانه کاکائو چروکیده وجود دارد! خانم
[ترجمه ترگمان]بچه ها یک درخت کاکایو را به عنوان هدیه روز زمین برای خانم frizzle اجاره کرده اند اما وقتی که برداشت محصول رسید، فقط یک دانه کاکائو چروکیده وجود دارد! خانم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جلزوولز (اسم)
frizzle, frizz

فر (اسم)
escape, nimbus, gloria, oven, curls, splendor, frizzle, gloriole

فر زدن (فعل)
frizzle, spin, frizz

غذا را سرخ کردن (فعل)
frizzle

جزجز کردن (فعل)
frizzle

فر دادن مو (فعل)
frizzle

انگلیسی به انگلیسی

• sizzle, hissing sound made when frying; curls, curly hair
curl hair; make hissing and popping sounds, sizzle (during frying); fry until crisp
if something frizzles or if you frizzle it, it becomes burned and crisp or hard, because of very strong heat.

پیشنهاد کاربران

بپرس