1. he spent his life frivolously
او عمر خود را به لهوولعب گذراند.
2. Her policy of not dating frivolously is fine, theoretically, but makes for long, lonely weekends.
[ترجمه گوگل]سیاست او مبنی بر عدم قراریابی بیهوده، از نظر تئوری خوب است، اما باعث میشود آخر هفتههای طولانی و تنها بمانند
[ترجمه ترگمان]سیاست او مبنی بر عدم قرار ملاقات با عقاید غیر ضروری، از لحاظ نظری خوب است، اما در آخر هفته ها تنهایی و تنهایی را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سیاست او مبنی بر عدم قرار ملاقات با عقاید غیر ضروری، از لحاظ نظری خوب است، اما در آخر هفته ها تنهایی و تنهایی را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Two furlongs, I thought frivolously, to put it suitably.
[ترجمه گوگل]دو فرلونگ، بیهوده فکر کردم، به بیان مناسب
[ترجمه ترگمان]به نظر من، دو متر و نیم طول کشید تا آن را مناسب جلوه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر من، دو متر و نیم طول کشید تا آن را مناسب جلوه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She thought her too fashionably dressed, too frivolously gay and vain.
[ترجمه گوگل]او فکر می کرد خیلی شیک پوشیده است، خیلی همجنسگرا و بیهوده
[ترجمه ترگمان]او را بیش از حد آراسته و سبک و سبک و سبک frivolously می پنداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او را بیش از حد آراسته و سبک و سبک و سبک frivolously می پنداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She behaves frivolously, she is not at all sedate.
[ترجمه گوگل]او بیهوده رفتار می کند، او اصلاً آرام نیست
[ترجمه ترگمان]این طور که فکر می کند، اصلا آرام نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این طور که فکر می کند، اصلا آرام نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She spends her time frivolously enjoying the easy life.
[ترجمه گوگل]او وقت خود را بیهوده صرف لذت بردن از زندگی آسان می کند
[ترجمه ترگمان]او وقت خود را صرف لذت بردن از زندگی آسان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او وقت خود را صرف لذت بردن از زندگی آسان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. In fact, most people don't complain frivolously.
[ترجمه گوگل]در واقع، اکثر مردم بیهوده شکایت نمی کنند
[ترجمه ترگمان]در واقع اغلب مردم از چیزهای غیر ضروری شکایت نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در واقع اغلب مردم از چیزهای غیر ضروری شکایت نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I don't use the term "Nazi" frivolously or out of anger.
[ترجمه گوگل]من از اصطلاح "نازی" بیهوده یا از روی عصبانیت استفاده نمی کنم
[ترجمه ترگمان]من از واژه \"نازی\" یا از عصبانیت استفاده نمی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من از واژه \"نازی\" یا از عصبانیت استفاده نمی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. You frivolously throw away the lives of your people while your own king sits atop his throne of lies, nary lifting a finger to help.
[ترجمه گوگل]شما بیهوده جان مردم خود را دور می اندازید در حالی که پادشاه خود بر تخت دروغ او می نشیند و ناری انگشت خود را برای کمک بلند می کند
[ترجمه ترگمان]در حالی که پادشاه خود بر تخت دروغ نشسته است و یک انگشتش را بلند می کند تا به او کمک کند، جان مردم خود را دور بریزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حالی که پادشاه خود بر تخت دروغ نشسته است و یک انگشتش را بلند می کند تا به او کمک کند، جان مردم خود را دور بریزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I had a retirement plan, but on the 3 occasions when I changed jobs, I withdrew that and spent it frivolously.
[ترجمه گوگل]من یک برنامه بازنشستگی داشتم، اما در 3 مورد که شغلم را تغییر دادم، آن را پس گرفتم و آن را بیهوده خرج کردم
[ترجمه ترگمان]من یک طرح بازنشستگی داشتم، اما در سه مورد زمانی که کار را عوض کردم، آن را کنار کشیدم و آن را غیر عادی گذراندم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من یک طرح بازنشستگی داشتم، اما در سه مورد زمانی که کار را عوض کردم، آن را کنار کشیدم و آن را غیر عادی گذراندم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. "Scholes started absolutely fantastic, but had a period when he started to give the ball away frivolously, " Ferguson said.
[ترجمه گوگل]فرگوسن گفت: "اسکولز کاملاً فوق العاده شروع کرد، اما دوره ای را پشت سر گذاشت که او شروع کرد به بیهوده دادن توپ "
[ترجمه ترگمان]فرگوسن گفت: \" Scholes کاملا خارق العاده بود، اما زمانی داشت که شروع به گفتن چیزهای غیر ضروری کرد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فرگوسن گفت: \" Scholes کاملا خارق العاده بود، اما زمانی داشت که شروع به گفتن چیزهای غیر ضروری کرد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. What money I could have invested by now! I had a retirement plan, but on the 3 occasions when I changed jobs, I withdrew that and spent it frivolously.
[ترجمه گوگل]چه پولی می توانستم تا الان سرمایه گذاری کنم! من یک برنامه بازنشستگی داشتم، اما در 3 مورد که شغلم را تغییر دادم، آن را پس گرفتم و آن را بیهوده خرج کردم
[ترجمه ترگمان]چه پولی را می توانستم در این موقع سرمایه گذاری کنم! من یک طرح بازنشستگی داشتم، اما در سه مورد زمانی که کار را عوض کردم، آن را کنار کشیدم و آن را غیر عادی گذراندم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چه پولی را می توانستم در این موقع سرمایه گذاری کنم! من یک طرح بازنشستگی داشتم، اما در سه مورد زمانی که کار را عوض کردم، آن را کنار کشیدم و آن را غیر عادی گذراندم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. 'It was a thrill to pay cash for the bag, but I know if I always shopped frivolously, I wouldn't have the means to invest. '
[ترجمه گوگل]پرداخت پول نقد برای کیف هیجان انگیز بود، اما می دانم که اگر همیشه بیهوده خرید می کردم، ابزاری برای سرمایه گذاری نداشتم '
[ترجمه ترگمان]پول نقد کردن کیف پول بود، اما من می دانم که اگر این طور فکر می کردم، ارزش سرمایه گذاری کردن را ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پول نقد کردن کیف پول بود، اما من می دانم که اگر این طور فکر می کردم، ارزش سرمایه گذاری کردن را ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید