1. You could always sew a frill or two around the bottom of the skirt if you think it's too plain.
[ترجمه گوگل]اگر فکر میکنید خیلی ساده است، همیشه میتوانید یک یا دو تا دور پایین دامن بدوزید
[ترجمه ترگمان]اگر فکر می کنی خیلی واضح است، همیشه می توانی یک پارچه یا دو دور زیر دامن بدوزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Economise on fabric by only making the frill to cover the front of the chair.
[ترجمه گوگل]صرفه جویی در پارچه را فقط با ساختن فر برای پوشاندن قسمت جلوی صندلی انجام دهید
[ترجمه ترگمان]پارچه روی پارچه تنها با ایجاد توری برای پوشش دادن جلوی صندلی شروع به حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Optional trimmings For a gathered frill: lace or double-sided satin ribbon, measuring twice the perimeter of the cushion.
[ترجمه گوگل]تزیینات اختیاری برای یک روبان جمع شده: توری یا روبان ساتن دو طرفه، با اندازه دو برابر محیط کوسن
[ترجمه ترگمان]پارچه های توری برای تور دوزی شده بود: تورهای حریر یا دو طرفه ابریشم بود و دو برابر محوطه کو سن را اندازه می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The frill is obtained by sewing a channel through a double thickness of fabric below the top of the curtain.
[ترجمه گوگل]فرل با دوختن یک کانال از طریق دو ضخامت پارچه زیر بالای پرده به دست می آید
[ترجمه ترگمان]این گیاه از طریق دوخت یک کانال از طریق یک ضخامت دوگانه از پارچه زیر پرده به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The Clumber has a good neck frill and on no condition should his throat be shaved.
[ترجمه گوگل]Clumber دارای فرچه گردن خوبی است و به هیچ عنوان نباید گلوی او را تراشید
[ترجمه ترگمان]Clumber دارای یک لبه گردن خوب است و هیچ شرطی نباید گلویش را اصلاح کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Its long postcranial frill not only serves as a display of aggression, but also protects the sensitive neck area from attacks.
[ترجمه گوگل]لبه های طولانی پس از جمجمه آن نه تنها به عنوان نمایش پرخاشگری عمل می کند، بلکه از ناحیه حساس گردن در برابر حملات محافظت می کند
[ترجمه ترگمان]frill بلند مدت آن نه تنها به عنوان نمایش پرخاشگری عمل می کند بلکه از ناحیه حساس گردن در برابر حملات محافظت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. To make into a ruffle frill.
[ترجمه گوگل]برای تبدیل کردن به یک سوخاری
[ترجمه ترگمان] که برای همیشه از هم دور بشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She sewed a frill on the bottom of her skirt.
9. The Protoceratops had a frill on its head. Males had a bigger frill than females.
[ترجمه گوگل]Protoceratops یک زواید روی سر خود داشت جنس نرها نسبت به ماده ها ضخامت بیشتری داشتند
[ترجمه ترگمان]The حاشیه دوزی بر سر داشت نرها حاشیه ای بزرگتری نسبت به ماده ها داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Now(sentence dictionary), here's the frill at half staff.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر (فرهنگ لغت جملات)، در اینجا زواید نیمی از کارکنان است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر (فرهنگ لغت (جمله لغت)، این مقاله در اینجا به اندازه نصف پرسنل مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He pulled out his frill as far as his navel.
12. When these flowers frill bloom they send forth a fragrance at once delicate and sweet.
[ترجمه گوگل]هنگامی که این گل ها شکوفا می شوند، عطری لطیف و شیرین می فرستند
[ترجمه ترگمان]وقتی این گل شکوفا می شود، رایحه خوش و شیرین به مشام می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The frill is that ruff - like collar it to bluff its enemies, like feral cats.
[ترجمه گوگل]ظرافت این است که یقه آن را ببندد تا دشمنانش را بلوف کند، مثل گربه های وحشی
[ترجمه ترگمان]حاشیه آن مثل یقه اسکی است که مثل گربه های وحشی آن را تیز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The neck has a well-marked frill in the coat.
[ترجمه گوگل]یقه ی کت به خوبی مشخص است
[ترجمه ترگمان]در این کت a به خوبی مشخص شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. She took pleasure in prefectly goffering the frill on her father's shirts.
[ترجمه گوگل]او لذت می برد که به طور معمولی روی پیراهن های پدرش را به زیور می کشید
[ترجمه ترگمان]از این که حاشیه لباسش را بر پیراهن پدرش پوشانده بود لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید