frieze

/ˈfriːz//friːz/

معنی: کتیبه، حاشیه زینتی، حاشیه ارایشی، باکتیبه اراستن، حاشیه زینتی دادن به
معانی دیگر: (معماری) فریز (نواره ی مزین به نقوش برجسته که بالای ستون هادر سر تا سر حاشیه سقف قرار دارد)، پارچه ی پشمی ضخیم

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: in architecture, an ornamental band with lettering, design, or sculpture, as above the columns in a classic temple, between the architrave and the cornice, or around the top of a room or building.

جمله های نمونه

1. The children made a frieze showing traders and their camels crossing the desert.
[ترجمه گوگل]بچه ها فریزی درست کردند که بازرگانان و شترهایشان را در حال عبور از صحرا نشان می داد
[ترجمه ترگمان]بچه ها از این که کولی ها و شترها هنگام عبور از صحرا عبور کرده بودند، به خواب عمیقی فرو رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I thought of the marble frieze in Barre and hoped some one had covered it against the snow.
[ترجمه گوگل]من به فریز مرمر در Barre فکر کردم و امیدوار بودم کسی آن را در برابر برف پوشانده باشد
[ترجمه ترگمان]به آن خواب زمستانی که در Barre بود فکر کردم و امیدوار بودم کسی آن را با برف پوشانده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. De Fondutis was also responsible for the brick frieze with cherubs in the sacristy.
[ترجمه گوگل]د فوندوتیس همچنین مسئول ساخت دیوارهای آجری با کروبی ها در زیارتگاه بود
[ترجمه ترگمان]De همچنین مسئول یک frieze آجری با فرشته های کوچک در مخزن کلیسا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Look especially for the frieze of statues on the upper tier.
[ترجمه گوگل]مخصوصاً به دنبال فریز مجسمه ها در طبقه بالایی باشید
[ترجمه ترگمان]به خصوص برای the مجسمه در ردیف بالا نگاه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I can find Frieze invaluable for capturing graphical output from number crunching software.
[ترجمه گوگل]من می‌توانم Frieze را برای گرفتن خروجی گرافیکی از نرم‌افزار اعداد با ارزش بیابم
[ترجمه ترگمان]من می توانم Frieze را برای به دست آوردن خروجی گرافیکی از تعداد نرم افزارهای خرد شده پیدا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The frieze at the top is inscribed Paci Populorum Sospitae, To the people's liberty and peace.
[ترجمه گوگل]خط دیواری در بالا حک شده است Paci Populorum Sospitae، به آزادی و صلح مردم
[ترجمه ترگمان]frieze در بالا با نام Paci Populorum Sospitae برای آزادی و آزادی مردم نوشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The triangle was centered in a bronze frieze depicting men guiding boys on golden playing fields.
[ترجمه گوگل]مرکز این مثلث در یک فریز برنزی بود که مردانی را در حال راهنمایی پسران در زمین های بازی طلایی نشان می داد
[ترجمه ترگمان]این مثلث در یک frieze برنزی قرار داشت که پسران را بر روی زمین های بازی طلایی هدایت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. London has just hosted the annual Frieze Art Fair, which has become synonymous with the big-spending rich and super-rich as they pay astronomic sums for choice paintings and sculptures.
[ترجمه گوگل]لندن به تازگی میزبان نمایشگاه سالانه هنر Frieze است که مترادف با ثروتمندان و فوق ثروتمندانی است که هزینه‌های زیادی می‌کنند، زیرا آنها مبالغ نجومی برای نقاشی‌ها و مجسمه‌های برگزیده پرداخت می‌کنند
[ترجمه ترگمان]لندن فقط میزبان نمایشگاه سالانه هنر Frieze است، که مترادف با ثروتمندان ثروتمند و فوق العاده ثروتمند شده است چون آن ها ارقام نجومی را برای نقاشی ها و sculptures انتخاب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The entire Frieze showed for the first time at the secessionist exhibition in Berlin in 190
[ترجمه گوگل]کل فریز برای اولین بار در نمایشگاه جدایی طلبی در برلین در سال 190 به نمایش درآمد
[ترجمه ترگمان]The برای اولین بار در نمایشگاه جدایی طلب برلین در ۱۹۰ جلسه به نمایش درآمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A careful reconstruction of the frieze is a persuasive reason for visiting Liverpool.
[ترجمه گوگل]بازسازی دقیق فریز دلیل قانع کننده ای برای بازدید از لیورپول است
[ترجمه ترگمان]بازسازی دقیق of دلیل قانع کننده ای برای بازدید از لیورپول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Any tyro collector entering the fray at Frieze should first read The $12m Stuffed Shark by economist Don Thompson.
[ترجمه گوگل]هر کلکسیونر تیرو که وارد نزاع در فریز می شود، ابتدا باید کوسه 12 میلیون دلاری پر شده توسط اقتصاددان دان تامپسون را بخواند
[ترجمه ترگمان]هر کلکتور مبتدی که وارد نبرد Frieze می شود باید ابتدا ۱۲ میلیون دلار را به عنوان اقتصاددان دان تامسون مطالعه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Frieze of Life motifs such as The Storm and Moonlight are steeped in atmosphere.
[ترجمه گوگل]نقوش Frieze of Life مانند طوفان و مهتاب در جو غرق شده اند
[ترجمه ترگمان]Frieze از نقش و نگاره ای زندگی مانند طوفان و مهتاب غرق در اتمسفر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Any tyro collector entering Frieze should first read The $ 12 m Stuffed Shark by economist Don Thompson.
[ترجمه گوگل]هر مجموعه‌دار تیرو که وارد فریز می‌شود، ابتدا باید کوسه ۱۲ میلیون دلاری نوشته اقتصاددان دان تامپسون را بخواند
[ترجمه ترگمان]هر کلکتور مبتدی که وارد Frieze می شود باید ابتدا ۱۲ میلیون دلار توسط دان تامپسون، اقتصاددان، خوانده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کتیبه (اسم)
coping, inscription, cornice, epigraph, frieze

حاشیه زینتی (اسم)
frieze

حاشیه ارایشی (اسم)
frieze

باکتیبه اراستن (فعل)
frieze

حاشیه زینتی دادن به (فعل)
frieze

تخصصی

[عمران و معماری] حاشیه تزئینی - حاشیه کتیبه - کتیبه
[نساجی] پارچه پشمی یکطرف خاب دار

انگلیسی به انگلیسی

• decorative border (architecture)
a frieze is a long, narrow decorative feature along the top of a wall.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: A decorative band or panel, often found on walls or buildings 🎨
🔍 مترادف: Decoration
✅ مثال: The ancient temple was adorned with a frieze depicting various mythological scenes.
a frieze coat = کت یا ژاکت پشمی ضخیم
heavy, coarse woolen cloth with a nap, usually on one side only
https://translate. google. com/?sl=en&tl=fa&text=woolen or friezeheavy, coarse woolen cloth with a nap, usually on one side only. &op=translate
...
[مشاهده متن کامل]

He wore a rough suit of woolen or frieze
https://worldfolklore. net/index. php/2020/10/28/the - burglars - ghost/

ویکی پدیا:
حاشیه زینتی ( انگلیسی: Frieze‎ ) در معماری کتیبه، بخش مرکزی گسترده ای از یک اسپر و سرستون است و ممکن است به شیوه ایونی و دوریک یا به صورت نقش برجسته ساخته شود.

بپرس