friary

/ˈfraɪəri//ˈfraɪəri/

معنی: صومعه، خانقاه، راهبان سائل، درویشی
معانی دیگر: خانگاه راهبان، راهب خانه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: friaries
• : تعریف: a monastery or brotherhood of friars.

جمله های نمونه

1. The friary seemed to have been fortified aa fortress.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که صومعه یک قلعه مستحکم شده است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که friary دژ مستحکم تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In any case, Gillian has invited a mystery man to share the cottage in Witham Friary, Somerset.
[ترجمه گوگل]در هر صورت، جیلیان از یک مرد مرموز دعوت کرده است تا در کلبه در Witham Friary، سامرست سهیم شود
[ترجمه ترگمان]به هر حال، جیلین یک مرد مرموز را دعوت کرده که در کلبه in Friary، سامرست را به اشتراک بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Now is not the time to arrive at the friary.
[ترجمه گوگل]الان وقت رسیدن به صومعه نیست
[ترجمه ترگمان]اکنون زمان رسیدن به the نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The dinner will be held in a marquee in Friary Gardens, Richmond, with guests dressed in Victorian costume.
[ترجمه گوگل]شام در یک خیمه شب بازی در باغ فریری، ریچموند، با مهمانانی که لباس ویکتوریایی پوشیده اند، برگزار می شود
[ترجمه ترگمان]شام در یک چادر در Friary Gardens، ریچموند، برگزار می شود و مهمانان با لباس ملکه ویکتوریا لباس می پوشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. To my left, steps led up to a hummocky cliff edge, on which reposed the fragmented remains of a Franciscan friary.
[ترجمه گوگل]در سمت چپ من، پله‌ها به لبه صخره‌ای خمیده منتهی می‌شدند، که بقایای تکه‌تکه‌شده یک صومعه‌خانه فرانسیسکن روی آن قرار داشت
[ترجمه ترگمان]در سمت چپ من، پلکان به لبه پرتگاه hummocky منتهی می شد که روی آن بقایای تکه تکه یک فرقه فرانسیسیان قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For this reason they added a floor to the friary for the students who lodged there from 1931 to 1940.
[ترجمه گوگل]به همین دلیل آنها برای دانشجویانی که از سال 1931 تا 1940 در آنجا اقامت داشتند، یک طبقه به صومعه اضافه کردند
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل آن ها برای دانشجویانی که از سال ۱۹۳۱ تا ۱۹۴۰ به آنجا نقل مکان کرده بودند یک طبقه را به the اضافه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

صومعه (اسم)
abbey, monastery, convent, nunnery, cloister, friary, minster

خانقاه (اسم)
abbey, monastery, convent, friary, house, inhabitation

راهبان سائل (اسم)
friary

درویشی (صفت)
friary

انگلیسی به انگلیسی

• monastery of friars

پیشنهاد کاربران

بپرس