friability

/ˌfraɪəˈbɪlɪti//ˌfraɪəˈbɪlɪti/

معنی: تردی، شکنندگی
معانی دیگر: شکنندگی، تردی

جمله های نمونه

1. Objective: To improve its disintegration time limited and friability and make sure the quality of the production.
[ترجمه گوگل]هدف: بهبود زمان تجزیه و شکنندگی محدود آن و اطمینان از کیفیت تولید
[ترجمه ترگمان]هدف: بهبود زمان تجزیه و تحلیل محدود و محدود کننده و اطمینان از کیفیت تولید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The friability explains how portions of the vegetation can break off and embolize.
[ترجمه گوگل]شکنندگی توضیح می دهد که چگونه بخش هایی از پوشش گیاهی می توانند شکسته و آمبولی شوند
[ترجمه ترگمان]The توضیح می دهد که چگونه بخش هایی از پوشش گیاهی می توانند از بین بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You can discover the language how friability and the disability .
[ترجمه گوگل]شما می توانید زبان چگونه شکنندگی و ناتوانی را کشف کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید زبان how و ناتوانی را کشف کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Methods: judging by the dispersible homogeneity and friability, the comparative experiment was carried out based on the preliminary screening.
[ترجمه گوگل]روش ها: با قضاوت بر اساس همگنی و شکنندگی قابل پخش، آزمایش مقایسه ای بر اساس غربالگری اولیه انجام شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: با توجه به همگنی dispersible و friability، آزمایش مقایسه ای براساس غربالگری اولیه انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The results showed that the friability, abrasion and particles size distribution properties related to microstructure and source of mineral formation of limestone.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که خواص شکنندگی، سایش و توزیع اندازه ذرات مربوط به ریزساختار و منبع تشکیل کانی سنگ آهک است
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که خواص توزیع اندازه و اندازه ذرات مربوط به ریزساختار و منبع شکل گیری معدنی سنگ آهک می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Confirming that the split tablet portions meet the USP Friability requirement.
[ترجمه گوگل]تأیید اینکه بخش‌های قرص تقسیم‌شده با الزامات USP Friability مطابقت دارند
[ترجمه ترگمان]تایید این که مقدار قرص جدا شده با سطح USP قدرتمند مطابقت داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Based on oil painting, she developed peculiar method in creating artwork by seeking and matching between pliability of cloth and friability of paper.
[ترجمه گوگل]او بر اساس نقاشی رنگ روغن، روشی عجیب را در خلق آثار هنری با جستجو و تطبیق بین انعطاف پارچه و شکنندگی کاغذ ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]او بر پایه نقاشی نفت روش خاص خود را در ایجاد آثار هنری با جستجو و تطبیق بین pliability پارچه و friability کاغذ طراحی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The formulation of rapid-release layer was selected according to appearance, hardness, friability and disintegration, etc.
[ترجمه گوگل]فرمول لایه رهش سریع با توجه به ظاهر، سختی، شکنندگی و تجزیه و غیره انتخاب شد
[ترجمه ترگمان]فرموله کردن لایه انتشار سریع با توجه به ظاهر، سختی، friability و فروپاشی انتخاب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. RESULTS The different standards of factor are different to the influence level of friability.
[ترجمه گوگل]نتایج استانداردهای مختلف عامل نسبت به سطح نفوذ شکنندگی متفاوت است
[ترجمه ترگمان]نتایج معیارهای مختلف عامل با سطح نفوذ of متفاوت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A tablet is expected to conform to numerous requirements, such as dissolution rate, content uniformity, friability, and thickness.
[ترجمه گوگل]انتظار می رود که یک تبلت با الزامات متعددی مانند سرعت انحلال، یکنواختی محتوا، شکنندگی و ضخامت مطابقت داشته باشد
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که یک لوح با الزامات متعددی نظیر نرخ انحلال، یکپارچگی محتوا، friability و ضخامت مطابقت داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Method:Inspect the influence of roller press, roller speed and the water content of extract powder on yield and friability of particle diameter.
[ترجمه گوگل]روش: تأثیر پرس غلتکی، سرعت غلتک و محتوای آب پودر عصاره بر عملکرد و شکنندگی قطر ذرات را بررسی کنید
[ترجمه ترگمان]روش: بازرسی تاثیر مطبوعات roller، سرعت roller و محتوای آب استخراج پودر بر روی بازده و friability قطر ذره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The change of the components leads to high temperature stress, as well as remarkable shrinkage and deformation; also, its characteristics induce friability and fissility of concrete.
[ترجمه گوگل]تغییر اجزا منجر به تنش دمای بالا و همچنین انقباض و تغییر شکل قابل توجه می شود همچنین ویژگی های آن باعث شکنندگی و شکافتگی بتن می شود
[ترجمه ترگمان]تغییر اجزا منجر به تنش بالا در دمای بالا و همچنین انقباض و تغییر شکل می شود؛ همچنین خصوصیات آن friability و fissility بتن را القا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And all of a sudden in the twentieth century came the discovery of its fragility and friability.
[ترجمه گوگل]و ناگهان در قرن بیستم شکنندگی و شکنندگی آن کشف شد
[ترجمه ترگمان]و ناگهان در قرن بیستم، کشف شکنندگی و شکنندگی آن صورت گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Methods The influence of roller pressure, roller speed, and water content of extract powder on yield and friability of particle diameter was investigated.
[ترجمه گوگل]MethodsThe تاثیر فشار غلتک، سرعت غلتک، و محتوای آب پودر عصاره بر عملکرد و شکنندگی قطر ذرات مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]روش ها تاثیر فشار roller، سرعت دورانی، و مقدار آب استخراج پودر بر روی بازده و friability قطر ذره مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تردی (اسم)
brittleness, fragility, crispiness, friability, frangibility

شکنندگی (اسم)
friability, frangibility

انگلیسی به انگلیسی

• brittleness, fragileness, quality of being easily broken

پیشنهاد کاربران

بپرس