fretted


معنی: مضطرب
معانی دیگر: پرده دار

جمله های نمونه

1. the horse fretted its rope
اسب طناب خود را جوید.

2. Guitars and lutes are fretted musical instruments.
[ترجمه گوگل]گیتار و عود از آلات موسیقی فرت شده هستند
[ترجمه ترگمان]گیتار و lutes آلات موسیقی fretted
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Constant use had fretted the sandal strap to the breaking point.
[ترجمه گوگل]استفاده مداوم بند صندل را تا حد شکستگی خم کرده بود
[ترجمه ترگمان]استفاده دایم از بند sandal تا نوک پا بند آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The stream from the mountain slope fretted a channel through the soft earth along the mountain foot.
[ترجمه گوگل]جویبار از دامنه کوه کانالی را از میان زمین نرم در امتداد دامنه کوه عبور داد
[ترجمه ترگمان]جویبار از دامنه کوه، کانالی را بر روی زمین نرم در طول پای کوه خراب می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The chain has fretted into the wood and damaged it.
[ترجمه گوگل]زنجیر به چوب خورده و به آن آسیب زده است
[ترجمه ترگمان]زنجیر به چوب خورده است و به آن آسیب می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Heather fretted, accused, threatened to call the police.
[ترجمه گوگل]هدر نگران شد، متهم شد، تهدید کرد که با پلیس تماس خواهد گرفت
[ترجمه ترگمان]هدر متهم شده بود و تهدید کرده بود که پلیس را تهدید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Last, but not least, workers have fretted about being displaced by machines ever since the invention of the printing press.
[ترجمه گوگل]آخرین، اما نه کم‌اهمیت، کارگران از زمان اختراع ماشین چاپ نگران جابه‌جایی توسط ماشین‌ها بوده‌اند
[ترجمه ترگمان]گذشته از این، اما از زمان اختراع دستگاه چاپ، کارگران نگران آواره شدن توسط ماشین ها بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They fretted that their personnel responsibilities would be inordinately demanding of their time and energy.
[ترجمه گوگل]آن‌ها نگران بودند که مسئولیت‌های پرسنلی‌شان به‌طور غیرمنتظره‌ای از وقت و انرژی آن‌ها را طلب می‌کند
[ترجمه ترگمان]آن ها بر این باور بودند که مسئولیت های پرسنل آن ها بیش از حد خواستار زمان و انرژی خود خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As Father Maier fretted over the course of the meeting, Ray McGovern reveled in his momentary success.
[ترجمه گوگل]همانطور که پدر مایر در طول جلسه نگران بود، ری مک گاورن از موفقیت لحظه ای خود لذت برد
[ترجمه ترگمان]همانطور که پدر میر در طول جلسه ناراحت بود، ری از موفقیت زودگذر او لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Amelia fretted that the press overplayed accidents, but there was nothing she could do about it; news was news.
[ترجمه گوگل]آملیا از اینکه مطبوعات بیش از حد تصادفات را بازی می کنند، ناراحت بود، اما او نمی توانست در مورد آن کاری انجام دهد خبر خبر بود
[ترجمه ترگمان]نقش آمل یا بر این بود که جریان حوادث بیش از حد جریان داشته باشد، اما هیچ کاری از دستش بر نمی آمد، اخبار هم خبر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Yet, while many of his followers fretted about it, de Gaulle viewed the situation with remarkable sang-froid.
[ترجمه گوگل]با این حال، در حالی که بسیاری از پیروان او از این موضوع نگران بودند، دوگل این وضعیت را با آواز خواندن قابل توجهی دید
[ترجمه ترگمان]با این حال، در حالی که بسیاری از پیروان او از این مساله ناراضی بودند، دو گل این وضعیت را با صدای بلند خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. So I fretted and sweated as they stalked in and stared around with that disapproving, accusatory look of all cops everywhere.
[ترجمه گوگل]از این رو، وقتی آنها به داخل تعقیب می‌کردند، عرق می‌ریختم و با آن نگاه ناپسند و متهم‌آمیز همه پلیس‌ها در همه جا به اطراف خیره می‌شدم
[ترجمه ترگمان]بنابراین در حالی که با حالتی حاکی از نارضایتی به اطراف نگاه می کردم، عرق ریختم و به اطراف خیره شدم و به همه پلیس های جا نگاه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They fretted at Reno's tendency to give negotiations one last chance when the going got rough.
[ترجمه گوگل]آنها از تمایل رنو برای دادن آخرین فرصت به مذاکرات در زمانی که اوضاع سخت شد، نگران بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها از تمایل رنو برای انجام مذاکرات آخرین شانس در زمانی که اوضاع سخت شد، ناراضی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Worried parents fretted that their children would be exposed to X-rated happenings.
[ترجمه گوگل]والدین نگران از اینکه فرزندانشان در معرض اتفاقات رتبه بندی X قرار بگیرند، نگران بودند
[ترجمه ترگمان]والدین نگران نگران بودند که فرزندانشان در معرض اتفاقات در معرض ایکس قرار بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مضطرب (صفت)
uneasy, confounded, agitated, fretted, disturbed, alarmed, worried, restless, care-worn, harassed, vexatious, pothered

انگلیسی به انگلیسی

• corroded, eroded; vexed, irritated, anxious; adorned, decorated with ornamental patterns
a fretted wooden or stone object has been decorated by cutting bits out of it.

پیشنهاد کاربران

منبت کاری شده
کنده کاری شده
تزیین شده
طراحی شده

بپرس