frequence


معنی: تناوب، تکرار، فرکانس، بسامد
معانی دیگر: بسامد، تکرار، فرکانس، تناوب

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the state of being frequent.

جمله های نمونه

1. Test results show that the frequence converter has good dynamic and static performance.
[ترجمه گوگل]نتایج آزمایش نشان می دهد که مبدل فرکانس عملکرد دینامیکی و استاتیک خوبی دارد
[ترجمه ترگمان]نتایج آزمون نشان می دهد که مبدل frequence دارای عملکرد استاتیک و استاتیک خوبی می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Method: We recorded the free movement frequence and sleeping time after mouse had been injected pentobarbital sodium.
[ترجمه گوگل]روش: پس از تزریق پنتوباربیتال سدیم به موش، فرکانس حرکت آزاد و زمان خواب را ثبت کردیم
[ترجمه ترگمان]روش: ما حرکت آزاد frequence و زمان خواب بعد از تزریق سدیم به سدیم pentobarbital را ثبت کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The design of high - frequence oscillate circuit can improve the reliability ofcharacter ofoperation and easy maintenance.
[ترجمه گوگل]طراحی مدار نوسان فرکانس بالا می تواند قابلیت اطمینان کاراکتر و تعمیر و نگهداری آسان را بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]طراحی مدار نوسان فرکانس بالا می تواند قابلیت اطمینان و نگهداری آسان را بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The frequence response or the load spectrum of a machine can be extracted from the output signal by homomorphic signal processing.
[ترجمه گوگل]پاسخ فرکانس یا طیف بار یک ماشین را می توان از سیگنال خروجی با پردازش سیگنال همومورف استخراج کرد
[ترجمه ترگمان]پاسخ frequence یا طیف بار یک ماشین را می توان از سیگنال خروجی با پردازش سیگنال homomorphic استخراج کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The - frequence oscillator used in TIG welding a serious interference source to the nearby electronic circuits.
[ترجمه گوگل]نوسان ساز فرکانس مورد استفاده در جوشکاری TIG یک منبع تداخل جدی برای مدارهای الکترونیکی مجاور است
[ترجمه ترگمان]نوسان ساز - در جوشکاری TIG یک منبع تداخل جدی برای مدارهای الکترونیکی مجاور بکار می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Wavelet analyze is a time - frequence signal analyze method.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل موجک یک روش تجزیه و تحلیل سیگنال زمان - فرکانس است
[ترجمه ترگمان]آنالیز موجک یک روش آنالیز سیگنال زمان - frequence است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Dimehypo and cartap can increase swing and frequence of the spontaneous active potential of central nerve of dictyoptera strongly.
[ترجمه گوگل]Dimehypo و cartap می توانند نوسان و فرکانس پتانسیل فعال خود به خودی عصب مرکزی دیکتوپترها را به شدت افزایش دهند
[ترجمه ترگمان]Dimehypo و cartap می توانند نوسان و قابلیت تحرک بالقوه بالقوه فعال تحریک مرکزی of را به شدت افزایش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The frequence of all the ten fingers that have the WL is 91 % ( Man ), 5 % ( Han ).
[ترجمه گوگل]فرکانس تمام ده انگشتی که دارای WL هستند 91٪ (Man)، 5٪ (Han) است
[ترجمه ترگمان]frequence تمام این ده انگشت که the دارند ۹۱ % (مرد)، ۵ % (هان)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Then, the Adaptive Equalizer on frequence domain and the improved architecture of equalizer is given.
[ترجمه گوگل]سپس، اکولایزر تطبیقی ​​در حوزه فرکانس و معماری بهبود یافته اکولایزر آورده شده است
[ترجمه ترگمان]سپس، the انطباقی در دامنه frequence و معماری بهبود یافته برابر با دو برابر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A new distributed power supply system which has the form of high- frequence bus was proposed, based on the magnetic amplifier(magamp).
[ترجمه گوگل]یک سیستم منبع تغذیه توزیع شده جدید که به شکل گذرگاه فرکانس بالا است، بر اساس تقویت کننده مغناطیسی (magamp) پیشنهاد شد
[ترجمه ترگمان]یک سیستم تامین انرژی توزیع شده جدید که فرم باس high را دارد، براساس تقویت کننده magnetic پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Artificial neural networks model is established to forecast low frequence electric load in favor of import weather -, date type that relationship with low frequence electric load.
[ترجمه گوگل]مدل شبکه‌های عصبی مصنوعی برای پیش‌بینی بار الکتریکی فرکانس پایین به نفع آب و هوای وارداتی ایجاد شده است، نوع تاریخی که با بار الکتریکی فرکانس پایین ارتباط دارد
[ترجمه ترگمان]مدل شبکه های عصبی مصنوعی برای پیش بینی بار الکتریکی کم frequence به نفع واردات آب و هوا -، نوع تاریخ که با بار الکتریکی کم frequence رابطه دارد، ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In this paper, the relations between the earths absorption wane and the communication distance of seismic wave, frequence, time and medium velocity are discussed.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، روابط بین کاهش جذب زمین و فاصله ارتباطی موج لرزه ای، فرکانس، زمان و سرعت متوسط ​​مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، روابط بین جذب زمین به سرعت کاهش یافته و فاصله ارتباطی موج لرزه ای، frequence، زمان و سرعت متوسط مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Diopside rock is a functional raw material for high frequence porcelain.
[ترجمه گوگل]سنگ دیوپساید یک ماده خام کاربردی برای پرسلن با فرکانس بالا است
[ترجمه ترگمان]سنگ Diopside یک ماده خام کاربردی برای ظروف چینی frequence است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The irrationality focuses mainly the indication, the doses, therapeutic course and the frequence of drug change.
[ترجمه گوگل]غیرمنطقی بودن عمدتاً بر نشانه، دوزها، دوره درمانی و فراوانی تغییر دارو متمرکز است
[ترجمه ترگمان]این نامعقول عمدتا نشانه، دوز، دوره درمانی و کاهش مصرف مواد مخدر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تناوب (اسم)
shift, alternation, frequency, periodicity, intermittence, frequence, frequentation

تکرار (اسم)
practice, rehearsal, replication, reiteration, frequency, frequence, renewal, repeat, duplication, repetition, iteration, frequentation, iterance, tautology, recapitulation, reduplication, reuse

فرکانس (اسم)
frequency, frequence, modulation

بسامد (اسم)
frequency, frequence

انگلیسی به انگلیسی

• state of being frequent; frequency, number of occurrences within a given period of time, oftenness

پیشنهاد کاربران

بپرس