frenetically

جمله های نمونه

1. He was frenetically rummaging through the cubbyholes where the barristers' briefs were kept.
[ترجمه گوگل]او دیوانه‌وار در حفره‌هایی که شورت وکلا در آن نگهداری می‌شد، جستجو می‌کرد
[ترجمه ترگمان]او داشت از the که در آن نگهداری می شد جستجو می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Steve and I worked frenetically to ensure that everything would go smoothly.
[ترجمه گوگل]من و استیو دیوانه وار کار کردیم تا مطمئن شویم همه چیز به خوبی پیش می رود
[ترجمه ترگمان]من و استیو تلاش کردیم تا مطمئن شویم که همه چیز به آرامی پیش می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. My movies have never been frenetically cut, the way a lot of action is done today.
[ترجمه گوگل]فیلم‌های من هرگز به شکلی دیوانه‌وار کات نشده‌اند، آن‌طور که بسیاری از اکشن‌های امروزی انجام می‌شوند
[ترجمه ترگمان]فیلم های من هیچ گاه قطع نشده اند، روش کار زیادی امروز انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Let us live the agony fully; let us live our inner tragedy absolutely and frenetically to the very end!
[ترجمه گوگل]بیایید رنج را به طور کامل زندگی کنیم بگذار تا آخر تراژدی درونی خود را مطلقاً و دیوانه وار زندگی کنیم!
[ترجمه ترگمان]بگذار از درد و رنج زندگی کنیم؛ بگذار تراژدی درونی خود را به طور کامل و frenetically به پایان برسانیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Film-maker Boyle, who won for best director and was previously best known for the frenetically bleak Trainspotting, is British.
[ترجمه گوگل]بویل فیلمساز که برنده جایزه بهترین کارگردانی شد و پیش از این برای فیلم دیوانه کننده Trainspotting شناخته شده بود، بریتانیایی است
[ترجمه ترگمان]فیلم \"بویل\"، که به عنوان بهترین کارگردان برنده شد و قبلا به خاطر \"Trainspotting bleak\" (frenetically bleak)شهرت داشت، بریتانیایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There is both mad delight and infinite irony in the thought of my ashes scattered to the four winds, sown frenetically in space, an eternal reproach to the world.
[ترجمه گوگل]هم لذت جنون آمیز و هم کنایه بی پایان در اندیشه خاکستر من که در چهار باد پراکنده شده است و دیوانه وار در فضا کاشته شده است، سرزنش ابدی برای جهان است
[ترجمه ترگمان]در این فکر که خاکستر من در فضا پراکنده شده اند، هر دو در این فکر که خاکستر مرا در فضا پراکنده می سازند، هر دوی آن ها را در فضا حبس کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When we rush and set a frenetic pace, it stresses others and inspires them to rush frenetically too.
[ترجمه گوگل]وقتی عجله می‌کنیم و سرعتی دیوانه‌وار می‌گذاریم، دیگران را تحت فشار قرار می‌دهیم و آنها را تشویق می‌کنیم که دیوانه‌وار عجله کنند
[ترجمه ترگمان]وقتی که ما با سرعت زیادی حرکت می کنیم و یک سرعت آشفته را ایجاد می کنیم، بر دیگران تاثیر می گذارد و الهام بخش آن ها برای حمله به frenetically نیز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The sea of Swedish cars flooding north of Montana and frenetically searching for parking made it seem that every Volvo Democrat west of La Cienega was on hand.
[ترجمه گوگل]دریای ماشین‌های سوئدی که در شمال مونتانا سرازیر می‌شوند و دیوانه‌وار به دنبال پارکینگ می‌گردند، اینطور به نظر می‌رسد که همه دموکرات‌های ولوو در غرب Lacienega آماده هستند
[ترجمه ترگمان]دریای cars سوئد در شمال مونتانا و frenetically به دنبال جای پارک، به نظر می رسید که هر ولوو که در غرب La قرار دارد، در دست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. William cheerfully jumped into his plastic car and "drove" frenetically with his feet, happy to avoid the daily meal.
[ترجمه گوگل]ویلیام با خوشحالی به داخل ماشین پلاستیکی خود پرید و با خوشحالی از خوردن وعده غذایی روزانه با پاهایش "رانندگی" کرد
[ترجمه ترگمان]ویلیام با خوشحالی وارد اتومبیل پلاستیکی شد و \"frenetically\" را با پاهایش بلند کرد، خوشحال بود که از غذای روزانه اجتناب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a crazy manner, insanely

پیشنهاد کاربران

بپرس