freezing point

/ˈfriːzɪŋˈpɔɪnt//ˈfriːzɪŋpoɪnt/

معنی: نقطه انجماد، درجه یخ بندان
معانی دیگر: نقطه ی انجماد (صفر درجه ی سانتی گراد یا 32 درجه ی فارنهایت)، نقطه ی سجش، سجشگاه، درجه ی  بندان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the temperature at which a given liquid freezes.

جمله های نمونه

1. In the Antarctic, the temperature rarely rises above freezing point.
[ترجمه گوگل]در قطب جنوب، دما به ندرت از نقطه انجماد بالاتر می رود
[ترجمه ترگمان]در قطب جنوب، دما به ندرت از نقطه انجماد بالاتر می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The temperature remained below freezing point throughout the day.
[ترجمه گوگل]دما در طول روز زیر صفر بود
[ترجمه ترگمان]دما در زیر نقطه انجماد در طول روز باقی ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The temperature dropped below freezing point this afternoon.
[ترجمه گوگل]دمای هوا امروز بعدازظهر به زیر صفر رسید
[ترجمه ترگمان]امروز بعد از ظهر دمای زیر صفر درجه پایین آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The gauge indicates a temperature below freezing point.
[ترجمه گوگل]گیج دمای زیر نقطه انجماد را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این اندازه گیری دما را در زیر نقطه انجماد نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The freezing point of alcohol is below that of water.
[ترجمه گوگل]نقطه انجماد الکل کمتر از آب است
[ترجمه ترگمان]نقطه انجماد الکل در زیر آب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Alcohol has a lower freezing point than water.
[ترجمه گوگل]الکل نقطه انجماد کمتری نسبت به آب دارد
[ترجمه ترگمان]الکل نقطه انجماد کمتری نسبت به آب دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The colligative properties are boiling point, freezing point, osmotic pressure, and vapor pressure.
[ترجمه گوگل]خواص کولیگاتیو عبارتند از: نقطه جوش، نقطه انجماد، فشار اسمزی و فشار بخار
[ترجمه ترگمان]ویژگی های colligative نقطه جوش، نقطه انجماد، فشار اسمزی و فشار بخار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The freezing point osmometer is an instrument designed to measure the freezing point of solutions.
[ترجمه گوگل]اسمومتر نقطه انجماد ابزاری است که برای اندازه گیری نقطه انجماد محلول ها طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]نقطه انجماد osmometer ابزاری است که برای اندازه گیری نقطه انجماد راه حل ها طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Measuring plasma osmolality using freezing point depression or vapor pressure will immediately indicate that plasma osmolality and tonicity are normal.
[ترجمه گوگل]اندازه گیری اسمولالیته پلاسما با استفاده از فرورفتگی نقطه انجماد یا فشار بخار بلافاصله نشان می دهد که اسمولالیته پلاسما و تونسیته طبیعی است
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری پلاسما با استفاده از افسردگی نقطه انجماد یا فشار بخار بلافاصله نشان خواهد داد که osmolality و tonicity پلاسما نرمال هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Once air temperatures have fallen well below freezing point, frozen spray accumulates along the shore.
[ترجمه گوگل]هنگامی که دمای هوا به زیر نقطه انجماد رسید، اسپری یخ زده در امتداد ساحل جمع می شود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که دمای هوا بسیار پایین تر از نقطه انجماد سقوط کرد، اسپری خشک در امتداد ساحل جمع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Even in summer, the temperature rarely rises above freezing point.
[ترجمه گوگل]حتی در تابستان، دما به ندرت از نقطه انجماد بالاتر می رود
[ترجمه ترگمان]حتی در تابستان، دما به ندرت از نقطه انجماد بالا می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This is the freezing point of water at one atmosphere.
[ترجمه گوگل]این نقطه انجماد آب در یک جو است
[ترجمه ترگمان]این نقطه انجماد آب در یک جو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Tritium has a higher freezing point than water and so could condense into a fine mist indistinguishable from normal fog.
[ترجمه گوگل]نقطه انجماد تریتیوم بالاتر از آب است و بنابراین می تواند به غبار ریز تبدیل شود که از مه معمولی قابل تشخیص نیست
[ترجمه ترگمان]tritium دارای نقطه انجماد بالاتری نسبت به آب است و بنابراین می تواند به یک مه ظریف تبدیل شود که از مه معمولی قابل تشخیص نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Heatstroke, surrounded by sea-water nearly at freezing point, and with no possible source of heat present!
[ترجمه گوگل]گرمازدگی، احاطه شده توسط آب دریا تقریباً در نقطه انجماد، و بدون منبع احتمالی گرما!
[ترجمه ترگمان]heatstroke، احاطه شده توسط آب دریا تقریبا در نقطه انجماد، و بدون هیچ منبع گرمایی در حال حاضر!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نقطه انجماد (اسم)
freezing point

درجه یخبندان (اسم)
freezing point

تخصصی

[خودرو] نقطه انجماد
[عمران و معماری] نقطه انجماد
[برق و الکترونیک] نقطه انجماد
[صنایع غذایی] نقطه انجماد : دمایی که در آن مایعی در فشار اتمسفر شروع به جامد شدن میکند.
[مهندسی گاز] نقطه انجماد - نقطه انجماد، درجه یخبندان
[آب و خاک] نقطه انجماد، نقطه یخبندان

انگلیسی به انگلیسی

• temperature at which a liquid changes into a solid, temperature at which a liquid freezes (0 celsius, 32 fahrenheit); situation that is not conducive to progress
freezing point is 0? celsius, the temperature at which water freezes.
the freezing point of a particular substance is the temperature at which it freezes.

پیشنهاد کاربران

freezing point ( شیمی )
واژه مصوب: نقطۀ انجماد
تعریف: دمایی که در آن مایع به جامد یا جامد به مایع تبدیل می شود

بپرس