freestyle

/ˈfriːˌstaɪl//ˈfriːstaɪl/

(ورزش به ویژه کشتی و شنا) آزاد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a competitive swimming event in which the swimmers can use any stroke.

(2) تعریف: the crawl, in swimming.

(3) تعریف: competition in which the participants are relatively free from the required moves, styles, or ways of proceeding that are usual for that sport or activity.

- She had trouble in the required program, but she'll likely score better in the freestyle.
[ترجمه گوگل] او در برنامه مورد نیاز مشکل داشت، اما احتمالاً در سبک آزاد امتیاز بهتری خواهد گرفت
[ترجمه ترگمان] او به برنامه نیاز داشت، اما به احتمال زیاد در فری استایل کاری بهتر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. freestyle swimming
شنای آزاد

2. freestyle wrestling
کشتی آزاد

3. Purvis is down for the 200 metre freestyle event.
[ترجمه گوگل]پورویس برای مسابقات 200 متر آزاد کنار گذاشته شد
[ترجمه ترگمان]Purvis برای این رویداد ۲۰۰ متر آزاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In competitions the categories are backst roke,breaststroke,butterfly, and freestyle.
[ترجمه گوگل]در مسابقات دسته بندی ها عبارتند از راک پشت، کرال سینه، پروانه و آزاد
[ترجمه ترگمان]در رقابت ها، این دسته ها عبارتند از: backst roke، پروانه، پروانه و آزاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He won the 400 metres freestyle.
[ترجمه گوگل]او در 400 متر آزاد قهرمان شد
[ترجمه ترگمان]او در شنای آزاد ۴۰۰ متر پیروز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His freestyle looked soft and gentle next to all the churning power strokers.
[ترجمه گوگل]استایل آزاد او در کنار همه ضربه زننده های قدرتی نرم و ملایم به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]فری استایل دوباره آرام و ملایم به همه the مواج و مواج نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It shows the world-record-setting 400 freestyle relay team on a victory stand.
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که رکورد جهانی 400 تیم امدادی آزاد را در جایگاه پیروزی قرار داده است
[ترجمه ترگمان]این تیم رکورد جهانی شنای آزاد ۴۰۰ متر را در یک موضع پیروزی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Foggo heads the women's distance freestyle category with maximum points,(sentence dictionary) her best event being the 800m.
[ترجمه گوگل]فوگو با حداکثر امتیاز در رشته سبک آزاد مسافت زنان رهبری می‌شود، (فرهنگ جملات) بهترین رویداد او دوی 800 متر است
[ترجمه ترگمان]Foggo در رده شنای آزاد زنان با بیش ترین امتیاز قرار دارد و بهترین رویداد او ۸۰۰ متر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She won the 800 metres freestyle.
[ترجمه گوگل]او در 800 متر آزاد قهرمان شد
[ترجمه ترگمان]او ۸۰۰ متر آزاد را برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I've found the sizing of the Freestyle trousers to be quite generous, which makes them a bit baggy at the waist.
[ترجمه گوگل]من اندازه شلوارهای فری استایل را کاملاً سخاوتمندانه یافته‌ام، که باعث می‌شود آن‌ها در قسمت کمر کمی گشاد باشند
[ترجمه ترگمان]من شلوار the را در نظر گرفته ام که کاملا سخاوتمند باشم، که باعث می شود آن ها کمی به کمر گشاد شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Thomson launched their slightly up-market version, Freestyle, in 198
[ترجمه گوگل]تامسون در سال 198 نسخه بازار کمی خود را با نام Freestyle عرضه کرد
[ترجمه ترگمان]تامسون نسخه کمی از بازار را در سال ۱۹۸ شروع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Palmer won the 400m freestyle in 3:4 8 Foster the 50m butterfly in 2 00 and Gillingham's 2: 01 won the 200m breaststroke.
[ترجمه گوگل]پالمر در 400 متر آزاد در 3:4 8 فاستر 50 متر پروانه را در 2 00 برد و گیلینگهام 2: 01 در 200 متر قورباغه قهرمان شد
[ترجمه ترگمان]پالمر در ساعت ۳: ۴: ۴ فاستر شنای آزاد ۴۰۰ متر را برد و ۲: ۰۱ به ۲۰۰ متر پروانه رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. At age 3 he opens the 286-pound freestyle competition after carrying the flag for the United States in the Opening Ceremony.
[ترجمه گوگل]او در 3 سالگی پس از حمل پرچم ایالات متحده در مراسم افتتاحیه، مسابقات سبک 286 پوندی آزاد را افتتاح کرد
[ترجمه ترگمان]وی پس از حمل پرچم ایالات متحده در مراسم افتتاحیه، رقابت آزاد ۲۸۶ پوند آزاد را افتتاح کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. His time in the 25m freestyle set a national record.
[ترجمه گوگل]زمان او در 25 متر آزاد رکورد ملی را به نام خود ثبت کرد
[ترجمه ترگمان]زمان او در ۲۵ متر آزاد یک رکورد ملی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• type of swim competition in which a swimmer may choose the type of stroke (from the standard groups of strokes); any improvised activity (especially in music)
freestyle refers to sports competitions, especially swimming and wrestling, in which competitors can use any style or method they like.
bohemian style, individualistic lifestyle or fashion

پیشنهاد کاربران

در سبک رپ به شعر گفتن و رپ کردن به صورت بداهه هست ، ولی به اشتباه اجرای از قبل آماده شده رو هم میگن. . .
سبک آزاد
ورزش ( حرکات اجباری )

بپرس