freemason

/ˈfriːˌmesn̩//ˈfriːmeɪsn̩/

معنی: عضو جمعیت فراماسون، فراماسیون، عضو فراموش خانه
معانی دیگر: فراماسون

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a member of an international fraternal society that has as its aim the encouraging of mutual aid, brotherly love, and charitable acts.

(2) تعریف: in the Middle Ages, a highly skilled itinerant stonemason not bound to local guilds, and hence often a member of a mutual aid society that provided for the families of dead or disabled masons.

جمله های نمونه

1. People relate to each other secretly, like Freemasons.
[ترجمه گوگل]مردم مخفیانه با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند، مانند فراماسون ها
[ترجمه ترگمان]مردم به طور پنهانی مانند Freemasons به یکدیگر مربوط می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The freemason had the serial numbers on his dollars checked and rejected while the businessman was able to exchange his dollars for yen after they checked the numbers.
[ترجمه گوگل]فراماسون شماره سریال دلارهایش را بررسی و رد کرد، در حالی که تاجر توانست دلارهای خود را پس از بررسی اعداد با ین مبادله کند
[ترجمه ترگمان]The شماره سریال را در دلارهای خود داشت و هنگامی که تاجر توانست پس از چک کردن شماره ها، دلار خود را عوض کند، آن را رد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The freemason cleared his throat huskily, as old men do, and called his servant.
[ترجمه گوگل]فراماسون مثل پیرمردها گلویش را صاف کرد و خدمتکارش را صدا زد
[ترجمه ترگمان]The با صدای گرفته گلویش را صاف کرد و پیرمرد خدمتکار را صدا زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Pierre wanted to say this to the freemason and dared not.
[ترجمه گوگل]پیر می خواست این را به فراماسون بگوید و جرأت نکرد
[ترجمه ترگمان]پی یر می خواست این سخن را به the بگوید و جرات این کار را نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Revere became a Freemason in 1760, and soon joined two more overtly political groups--the Sons of Liberty and the North End Caucus.
[ترجمه گوگل]ریور در سال 1760 یک فراماسون شد و به زودی به دو گروه آشکارا سیاسی دیگر پیوست - پسران آزادی و اعضای حزب شمال
[ترجمه ترگمان]او در سال ۱۷۶۰ به فراماسون پیوست و به زودی به دو گروه سیاسی آشکار - یعنی پسران آزادی و \"انجمن پایان شمالی\" پیوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I knew a pastor, who foolishly appointed a Freemason as the president of his church board of directors.
[ترجمه گوگل]من یک کشیش را می شناختم که احمقانه یک فراماسون را به عنوان رئیس هیئت مدیره کلیسای خود منصوب کرد
[ترجمه ترگمان]من یک کشیش را می شناختم که او را به عنوان رئیس هیات مدیره کلیسا منصوب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In his book"Ecumenism viewed by a Traditional Freemason, "he says: Catholics"must not forget that all roads lead to God.
[ترجمه گوگل]او در کتاب خود "Ecumenism به نظر یک فراماسون سنتی" می گوید: کاتولیک ها نباید فراموش کنند که همه راه ها به خدا منتهی می شود
[ترجمه ترگمان]در کتاب خود \"Ecumenism که توسط فراماسون سنتی دیده می شود، می گوید:\" کاتولیک ها نباید فراموش کنند که همه راه ها به سوی خداوند منتهی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. One is a freemason, the other a legitimate businessman.
[ترجمه گوگل]یکی فراماسون است و دیگری تاجر قانونی
[ترجمه ترگمان]یکی a و دیگری تاجر قانونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Dad:It's part of freemason teachings.
[ترجمه گوگل]پدر: این بخشی از آموزه های فراماسون است
[ترجمه ترگمان]این قسمتی از تعلیمات freemason است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It's part of freemason teachings.
[ترجمه گوگل]این بخشی از آموزه های فراماسون است
[ترجمه ترگمان]این بخشی از آموزه های freemason است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. So far as it is known, Noble has been the only born-deaf person ever to be a Freemason in Britain.
[ترجمه گوگل]تا آنجا که مشخص است، نوبل تنها ناشنوای متولد شده در بریتانیا بوده است که فراماسون بوده است
[ترجمه ترگمان]تا آنجا که شناخته شده است، نوبل تنها فرد ناشنوا است که همیشه فراماسون باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. My aunt was surprised and hoped it was not some Freemason affair.
[ترجمه گوگل]عمه من تعجب کرد و امیدوار بود که این یک رابطه فراماسونری نباشد
[ترجمه ترگمان]خاله ام متعجب شد و امیدوار بود که این قضیه مربوط به فراماسون باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In 184 an attempt to overthrow papal power in the Vatican was led by Freemason Giuseppe Manzini, which lead to a period of chaos and the fleeing of the Pope.
[ترجمه گوگل]در سال 184 تلاشی برای سرنگونی قدرت پاپ در واتیکان توسط فراماسون جوزپه مانزینی انجام شد که منجر به دوره ای از هرج و مرج و فرار پاپ شد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۸۴ تلاش برای براندازی قدرت پاپ در واتیکان به رهبری فراماسون جوزپه Manzini رهبری شد، که به دوره هرج و مرج و فرار پاپ انجامید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Nope, Mr Craggs then had to make like a Freemason and roll up his trouser leg to reveal his many scars and prove his disability.
[ترجمه گوگل]نه، آقای کرگس مجبور شد مانند یک فراماسونر بسازد و ساق شلوارش را بچرخاند تا زخم های فراوانش را آشکار کند و ناتوانی خود را ثابت کند
[ترجمه ترگمان]نه، آقای Craggs مجبور شد مانند فراماسون باشد و پاچه شلوارش را بالا بیاورد تا آثار بسیاری از آثار خود را آشکار کند و ناتوانی خود را اثبات کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عضو جمعیت فراماسون (اسم)
freemason

فراماسیون (اسم)
freemason

عضو فراموشخانه (اسم)
mason, freemason

انگلیسی به انگلیسی

• member of the "free and accepted masons" (secret society advocating mutual assistance and brotherly love among it's members)
member of a guild of stoneworkers during the middle ages
a freemason is a member of a large secret society whose members promise to help each other and use a system of secret signs to recognize other members.

پیشنهاد کاربران

فراماسون
مثال:
People relate to each other secretly, like Freemasons.
مردم مثل فراماسون ها به طور مخفیانه با همدیگر ارتباط دارند.
عضوی از یک سازمان بزرگ از مردانی که تشریفات مخفی دارند و به سایر اعضا کمک می کنند. . .
تئوری توطئه پشت نام فراماسونری و ایلومیناتی خیلی خیلی زیاده، ولی هر کی عقل داره و تاریخش رو بخونه و برهان خلف این داستان ها رو هم بخونه متوجه میشه این داستانهای بچه گانه همگی مهمل، مزخرف و من درآوردیه و هرگز ثابت نشده. مردم همیشه عاشق درست کردن داستان های فانتزی درباره هرچیزی که اطلاعی ازش نداشته اند بوده اند. مثل تئوری منطقه ۵۱ آمریکا، یا ساخته شدن اهرام مصر توسط آدم فضایی ها و . . . البته بگم که این حرف که میگن دست های پشت پرده و قدرت هایی فرایِ رهبران سیاسی وجود داره حقیقته. ولی این افراد بیشتر مثل مافیای پول پرستی هستند که برای منفعت خود مسائل دنیا را دیتکاری و سازماندهی می کنند. منظور من این داستان های هالیوودی بود که بعضی افراد در شبکه های مجازی برای کسب تماشا و توجه و دریافت پول انجام میدهند. اینکه انگار ایلومیناتی ۷ نفر با کت و شلوار هستن میشینن دور یک میز گرد و مهره های شیطان هستند و این چرندیات. در واقع بیش از حد خواستن با جذبه و عجیب و ترسناک داستان را نشون بدهند ولی دست های پشت پرده در اصل وجود دارند.
...
[مشاهده متن کامل]

freemason ( علوم سیاسی و روابط بین الملل )
واژه مصوب: فراماسون
تعریف: عضو انجمن فراماسونی
بنای آزاد
جن بنایان آزاد شده ( اصل ماجرا مربوط به جن هایی است که برای حضرت سلیمان نبی علی نبینا و آله و علیه صلوات الله بنایی می کردند و پس از رحلت ایشان آزاد می شوند و یا به عبارتی می گریزند )

بپرس